این کتاب ترجمهای است از اثر زیر:
The Shallows, What the Internet is doing to our brains, 2012, by Nicholas Carr
بخشهایی خلاصه شده از متن کمعمقها:
... در مغز کتابخوانان ناحیههایی اختصاصی برای رمزگشایی سریع متن ایجاد میشود. این نواحی «چنان سیمبندی شدهاند که نماینده اطلاعات بصری، آواشناختی و دستور زبانی مهم باشند و بتوانند این اطلاعات را با سرعت برقآسایی بازیابی کنند.» برای مثال در قشر بینایی مغز «کلاژی واقعی» از تشکلهای نورونیای تشکیل میشود که وظیفهشان این است که در کسری از میلیثانیه «تصویر بصری حروف، الگوی حروف و کلمات» را شناسایی کنند. مغز، با زبردستتر شدن در رمزگشایی متن و تبدیل آن از یک فعالیت حل مساله طاقتفرسا به فرآیندی که در اساس خودکار انجام میشود، میتواند منابع بیشتری را به تفسیر معنا اختصاص بدهد. در نتیجه، آن چه امروزه مطالعه عمیق (ژرفخوانی) میخوانیم ممکن میشود. ...
... جیکوب نیلسن، در سال ۲۰۰۶، دست به آزمایشی بر روی ردگیری چشم وبگردان زد. او از ۲۳۲ نفر خواست که دوربین کوچکی را سرشان کنند. کار این دوربین تعقیب حرکات چشم افراد در زمان مطالعه صفحات متن بود. وی دریافت که تقریبا هیچ یک از شرکتکنندگان متن برخط را به صورت سنتیِ خطبهخط - مثل مطالعه یک صفحه از کتاب - نمیخواندند. بیشترشان، انگار به سرعت سرشیر متن را میگرفتند و چشمشان با الگویی تا حدودی شبیه به حرف F روی صفحه حرکت میکرد. در آغاز، سر تا ته دو سه خط اول را از نظر میگذراندند، بعد چشمشان کمی پایین میآمد و چند خط دیگر را تقریبا تا نصف میخواندند. سپس میگذاشتند که چشمشان به سرعت به سمت چپ پایین صفحه بلغزد. ...
... در بخشی از یک مطالعه پنجساله، یک تیم تحقیقاتی به بررسی سوابق روی کامپیوترها پرداختند که رفتار بازدیدکنندگان از دو وبسایت تحقیقاتی محبوب را مستند میکرد. هر دو سایت دسترسی به مقالات نشریات و کتابهای الکترونیکی را برای کاربران فراهم میکردند. محققان دریافتند که کاربران این وبسایتها مشخصا رفتاری به صورت یک فعالیت سطحیخوانی از خود نشان میدهند؛ به طوری که از یک منبع به دیگری میجهند و به ندرت به منبعی که قبلا دیده بودند، برمیگردند. اغلب، یک یا دو صفحه از مطلبی را میخوانند و بعد بیرون میپرند و سراغ منبع دیگری میروند. ...
... حال زمان پرسش حیاتی فرا رسیده است: دانش، در مورد تاثیر واقعیای که استفاده از اینترنت بر شیوه کارکرد ذهن ما میگذارد، چه حرفی برای گفتن دارد؟ شکی نیست که این سوال موضوع پژوهشهای بسیاری در سالهای آینده خواهد بود. همین الان هم چیزهای زیادی میدانیم یا میتوانیم حدس بزنیم. اما، اخبار نگران کنندهتر از آنی است که گمان میکردهام. دهها پژوهش صورتگرفته توسط روانشناسان، عصبزیستشناسان، مدرسان و طراحان وب، همگی به نتیجه مشابهی رسیدهاند: وقتی برخط میشویم، وارد محیطی شدهایم که تشویق به مطالعه سرسری، تفکر عجولانه و بیحواس و یادگیری سطحی میکند. هر چند، در گشتوگذار در اینترنت هم میتوان ژرفخوانی کرد، همان طور که کتاب را هم میتوان سطحی خواند، اما، ژرفاندیشی شیوهای نیست که این فناوری کسی را به آن ترغیب کند. ...
خرید کتاب کم عمق ها
جستجوی کتاب کم عمق ها در گودریدز
معرفی کتاب کم عمق ها از نگاه کاربران
پیشنهاد به: همه به خصوص نسلی که اینترنت بخش بزرگی از زندگیشون هست
موضوع: این کتاب بسیار خوب، تاثیر درگیری زیاد با اینترنت و اثرات ساختار اون بر روی مغز و نوع تفکر انسان رو بررسی می کنه
بررسی و گزیده ها:
نکته جالب در مورد این کتاب فکر می کنم این بود که حدود یک سوم ابتدایی کتاب صرف ساخت و پرداخت مقدمه ای می شه که قرار هست در ادامه کتاب در خصوص اثرات اینترت بر مغز رو بررسی کنه. این مقدمات شامل بررسی سیر تکامل پیدایش خط، صنعت چاپ، کتاب و تاثیراتشون بر تفکر هست تا یکی از مهمترین ویژگی های مغز یعنی اثر پلاستیکی.
پلاستیک بودن مغز به این معنی که ساختار مغز که در نهایت تعیین کننده رفتار و تصمیم های ما هست کاملا قابل تغییر هست و پارادوکس جالبی اینه که وقتی این تغییرات شکل بگیره به نوعی ما بنده اون و گرفتار اون ساختار می شیم.
Once we wire a new neural circuit into our brain, we long to keep it active.
در بررسی تاریخچه پیدایش خط، و در نتیجه اون کتاب خواندن مردم، نویسنده طبق بررسی های جامعی که انجام داده به این نکته مهم اشاره می کنه که کتاب خوندن یک عمل خطی بوده (و هست) که از قدیم افراد کتاب خوان برای فهم مطالب تمرکز زیاد و بدون حواس پرتی رو تجربه می کردند که این موضوع باعث فهم بهتر مطالب و به خاطر سپاری قوی تر اون ها می شد.
میوه شیرین فهم و انباشت این اطلاعات در ذهن هم البته نوآوری، خلاقیت بوده است و مهمتر از اون اینکه عادت کتاب خونی باعث می شد افراد به یک ذهن با تمرکز بالا و بینش قوی تر مجهز بشن.
To read a book was to practice an unnatural process of thought, one that demanded sustained, unbroken attention to a single, static object. It required readers to place themselves at what T. S. Eliot, in Four Quartets, would call “the still point of the turning world.”
نکته مهم در استفاده از هر چیزی اینه که بعد از استفاده مداوم، به چه آدمی تبدیل می شیم.
Deep reading is by no means a passive exercise, the reader, becomes the book...
اولین موجی که به این عادت خوب ضربه زد، ظهور رسانه های الکتریکی نظیر رادیو و تلوزیون بود. اما این رسانه ها در انتقال متن ضعیف بودن و نقطه قوتشون ارسال صدا و تصویر بود. پس در زمینه نوشتار نتونست به طور کامل جایگزین کتاب بشه.
---
مشکل اساسی که اینترنت و نحوه استفاده از اون عامل اصلیش هست، کم کردن زمان تمرکز ما بر روی مطالب هست. اگر دقت کنید اغلب مطالب روزانه به خصوص موجود در شبکه های اجتماعی، کوتاه و گذرا هستن. این کوتاهی، باطبع تمرکز کمتری رو می طلبه و فشار کمتری رو بر روی ذهن می گذاره. نتیجه این فرآیند چیزی نیست جز تنبل شدن ذهن به خصوص در مواجه با مطابی که فهمشون نیازمند تمرکز و صرف وقت و تفکر هست.
AS PEOPLE’S MINDS become attuned to the crazy quilt of Web content, media companies have to adapt to the audience’s new expectations. Many producers are chopping up their products to fit the shorter attention spans of online consumers.
When access to information is easy, we tend to favor the short, the sweet and the bitty.
پیام کلیدی و شاید ترسناک کتاب
به نظر من مهم ترین بخش کتاب اینجا بود که در خصوص اینترنت بر اساس تحقیقات، نویسنده اشاره می کنه که اینترنت دقیقا همه محرک های اساسی لازم برای ایجاد تغییرات سریع و ماندگار در مدارهای عصبی مغز از جمله محرک هاش شناختی، تکرار، پر شدت، تعاملی و اعتیادآور بودن را دارد. از طرف دیگر اینترت به دلیل ساختا و محتوا، مشوق تفکر پراکنده، یادگیری سطحی، و خواندن سرسری با عجله هست که در بلند مدت کاربران رو تبدیل می کنه افرادی کم حوصله که مشتاق این دست از مطالب و فراری از مفاهیم طولانی و عمیق تر هستند.
Try reading a book while doing a crossword puzzle; thats the intellectual environment of the internet.
اشکالهایی که به کتاب وارد هست یکم طولانی بودن مقدمات و همچنین تکرارهای بیش از حد مطالب به زبان های دیگر در بخش های مختلف بود و گاهی هم به نظر انسجام مطالب به خصوص در انتهای کتاب از بین می رفت.
در کل کتابی هست که تحقیق بسیاری برای نگارشش شده و فکر می کنم همه از خوندنش بسیار سود خواهند برد.
Selected Synopses:
1. Navigating the Web requires a particularly intensive form of mental multitasking. In
addition to flooding our working memory with information, the juggling imposes what
brain scientists call “switching costs” on our cognition. Every time we shift our
attention, our brain has to reorient itself, further taxing our mental resources.
2. The more you multitask, the less deliberative you become; the less able to think and reason out a problem.” You become, he argues, more likely to rely on conventional ideas and solutions rather than challenging them with original lines of thought.
3. What we’re doing when we multitask “is learning to be skillful at a superficial level.” The Roman philosopher Seneca may have put it best two thousand years ago: “To be everywhere is to be nowhere.”
4. Erasmus’s recommendation that every reader keep a notebook of memorable quotations was widely and enthusiastically followed. Such notebooks, which came to be called “commonplace books,” or just “commonplaces,” became fixtures of Renaissance schooling. Every student kept one. By the seventeenth century, their use had spread beyond the schoolhouse. Commonplaces were viewed as necessary tools for the cultivation of an educated mind. In 1623, Francis Bacon observed that “there can hardly be anything more useful” as “a sound help for the memory” than “a good and learned Digest of Common Places.” By aiding the recording of written works in memory, he wrote, a well-maintained commonplace “supplies matter to invention.” Through the eighteenth century, according to American University linguistics professor Naomi Baron, “a gentleman’s commonplace book” served “both as a vehicle for and a chronicle of his intellectual development.
5. Once we bring an explicit long-term memory back into working memory, it becomes a short-term memory again.
6. The Web places more pressure on our working memory, not only diverting resources from our higher reasoning faculties but obstructing the consolidation of long-term memories and the development of schemas. The calculator, a powerful but highly specialized tool, turned out to be an aid to memory. The Web is a technology of forgetfulness.
7. What determines what we remember and what we forget? The key to memory consolidation is attentiveness. Storing explicit memories and, equally important, forming connections between them requires strong mental concentration, amplified by repetition or by intense intellectual or emotional engagement. The sharper the attention, the sharper the memory. “For a memory to persist,” writes Kandel, “the incoming information must be thoroughly and deeply processed. This is accomplished by attending to the information and associating it meaningfully and systematically with
knowledge already well established in memory.
8. How is the way we think changing? This is the question we shoud be asking, both of ourselves and of our children.
مشاهده لینک اصلی
امیدوارم شما اینطور نباشید ولی امروزه تعداد زیادی هستند که وقتی میخواهند کاری را انجام بدهند، بعد از چند دقیقه بدون دلیل موبایل خود را چک میکنند، بدون دلیل ایمیل خود را چک میکنند، بدون دلیل به سایتهای اینترنتی مراجعه میکنند انگار منتظر خبری هستند درحالی که قرار نیست خبری اتفاق بیفتد. روز به روز مقدار زمانی که روی کاری تمرکز میکنیم و بدون وقفه انجام میدهیم کمتر میشود. به هر بهانهای از پشت میز بلند میشویم یا حواسمان را به چیز دیگری تخصیص میدهیم. نیکلاس کار به خوبی در کتاب خودش «اینترنت با مغز ما چه میکند؟» به این موضوع و اثرات آن میپردازد.
ریویوی مختصری در سایت زیر نوشتم که درصورت تمایل میتوانید مطالعه بفرمایید.
https://goo.gl/nKlb7f
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب کم عمق ها
The Shallows, What the Internet is doing to our brains, 2012, by Nicholas Carr
بخشهایی خلاصه شده از متن کمعمقها:
... در مغز کتابخوانان ناحیههایی اختصاصی برای رمزگشایی سریع متن ایجاد میشود. این نواحی «چنان سیمبندی شدهاند که نماینده اطلاعات بصری، آواشناختی و دستور زبانی مهم باشند و بتوانند این اطلاعات را با سرعت برقآسایی بازیابی کنند.» برای مثال در قشر بینایی مغز «کلاژی واقعی» از تشکلهای نورونیای تشکیل میشود که وظیفهشان این است که در کسری از میلیثانیه «تصویر بصری حروف، الگوی حروف و کلمات» را شناسایی کنند. مغز، با زبردستتر شدن در رمزگشایی متن و تبدیل آن از یک فعالیت حل مساله طاقتفرسا به فرآیندی که در اساس خودکار انجام میشود، میتواند منابع بیشتری را به تفسیر معنا اختصاص بدهد. در نتیجه، آن چه امروزه مطالعه عمیق (ژرفخوانی) میخوانیم ممکن میشود. ...
... جیکوب نیلسن، در سال ۲۰۰۶، دست به آزمایشی بر روی ردگیری چشم وبگردان زد. او از ۲۳۲ نفر خواست که دوربین کوچکی را سرشان کنند. کار این دوربین تعقیب حرکات چشم افراد در زمان مطالعه صفحات متن بود. وی دریافت که تقریبا هیچ یک از شرکتکنندگان متن برخط را به صورت سنتیِ خطبهخط - مثل مطالعه یک صفحه از کتاب - نمیخواندند. بیشترشان، انگار به سرعت سرشیر متن را میگرفتند و چشمشان با الگویی تا حدودی شبیه به حرف F روی صفحه حرکت میکرد. در آغاز، سر تا ته دو سه خط اول را از نظر میگذراندند، بعد چشمشان کمی پایین میآمد و چند خط دیگر را تقریبا تا نصف میخواندند. سپس میگذاشتند که چشمشان به سرعت به سمت چپ پایین صفحه بلغزد. ...
... در بخشی از یک مطالعه پنجساله، یک تیم تحقیقاتی به بررسی سوابق روی کامپیوترها پرداختند که رفتار بازدیدکنندگان از دو وبسایت تحقیقاتی محبوب را مستند میکرد. هر دو سایت دسترسی به مقالات نشریات و کتابهای الکترونیکی را برای کاربران فراهم میکردند. محققان دریافتند که کاربران این وبسایتها مشخصا رفتاری به صورت یک فعالیت سطحیخوانی از خود نشان میدهند؛ به طوری که از یک منبع به دیگری میجهند و به ندرت به منبعی که قبلا دیده بودند، برمیگردند. اغلب، یک یا دو صفحه از مطلبی را میخوانند و بعد بیرون میپرند و سراغ منبع دیگری میروند. ...
... حال زمان پرسش حیاتی فرا رسیده است: دانش، در مورد تاثیر واقعیای که استفاده از اینترنت بر شیوه کارکرد ذهن ما میگذارد، چه حرفی برای گفتن دارد؟ شکی نیست که این سوال موضوع پژوهشهای بسیاری در سالهای آینده خواهد بود. همین الان هم چیزهای زیادی میدانیم یا میتوانیم حدس بزنیم. اما، اخبار نگران کنندهتر از آنی است که گمان میکردهام. دهها پژوهش صورتگرفته توسط روانشناسان، عصبزیستشناسان، مدرسان و طراحان وب، همگی به نتیجه مشابهی رسیدهاند: وقتی برخط میشویم، وارد محیطی شدهایم که تشویق به مطالعه سرسری، تفکر عجولانه و بیحواس و یادگیری سطحی میکند. هر چند، در گشتوگذار در اینترنت هم میتوان ژرفخوانی کرد، همان طور که کتاب را هم میتوان سطحی خواند، اما، ژرفاندیشی شیوهای نیست که این فناوری کسی را به آن ترغیب کند. ...
خرید کتاب کم عمق ها
جستجوی کتاب کم عمق ها در گودریدز
موضوع: این کتاب بسیار خوب، تاثیر درگیری زیاد با اینترنت و اثرات ساختار اون بر روی مغز و نوع تفکر انسان رو بررسی می کنه
بررسی و گزیده ها:
نکته جالب در مورد این کتاب فکر می کنم این بود که حدود یک سوم ابتدایی کتاب صرف ساخت و پرداخت مقدمه ای می شه که قرار هست در ادامه کتاب در خصوص اثرات اینترت بر مغز رو بررسی کنه. این مقدمات شامل بررسی سیر تکامل پیدایش خط، صنعت چاپ، کتاب و تاثیراتشون بر تفکر هست تا یکی از مهمترین ویژگی های مغز یعنی اثر پلاستیکی.
پلاستیک بودن مغز به این معنی که ساختار مغز که در نهایت تعیین کننده رفتار و تصمیم های ما هست کاملا قابل تغییر هست و پارادوکس جالبی اینه که وقتی این تغییرات شکل بگیره به نوعی ما بنده اون و گرفتار اون ساختار می شیم.
Once we wire a new neural circuit into our brain, we long to keep it active.
در بررسی تاریخچه پیدایش خط، و در نتیجه اون کتاب خواندن مردم، نویسنده طبق بررسی های جامعی که انجام داده به این نکته مهم اشاره می کنه که کتاب خوندن یک عمل خطی بوده (و هست) که از قدیم افراد کتاب خوان برای فهم مطالب تمرکز زیاد و بدون حواس پرتی رو تجربه می کردند که این موضوع باعث فهم بهتر مطالب و به خاطر سپاری قوی تر اون ها می شد.
میوه شیرین فهم و انباشت این اطلاعات در ذهن هم البته نوآوری، خلاقیت بوده است و مهمتر از اون اینکه عادت کتاب خونی باعث می شد افراد به یک ذهن با تمرکز بالا و بینش قوی تر مجهز بشن.
To read a book was to practice an unnatural process of thought, one that demanded sustained, unbroken attention to a single, static object. It required readers to place themselves at what T. S. Eliot, in Four Quartets, would call “the still point of the turning world.”
نکته مهم در استفاده از هر چیزی اینه که بعد از استفاده مداوم، به چه آدمی تبدیل می شیم.
Deep reading is by no means a passive exercise, the reader, becomes the book...
اولین موجی که به این عادت خوب ضربه زد، ظهور رسانه های الکتریکی نظیر رادیو و تلوزیون بود. اما این رسانه ها در انتقال متن ضعیف بودن و نقطه قوتشون ارسال صدا و تصویر بود. پس در زمینه نوشتار نتونست به طور کامل جایگزین کتاب بشه.
---
مشکل اساسی که اینترنت و نحوه استفاده از اون عامل اصلیش هست، کم کردن زمان تمرکز ما بر روی مطالب هست. اگر دقت کنید اغلب مطالب روزانه به خصوص موجود در شبکه های اجتماعی، کوتاه و گذرا هستن. این کوتاهی، باطبع تمرکز کمتری رو می طلبه و فشار کمتری رو بر روی ذهن می گذاره. نتیجه این فرآیند چیزی نیست جز تنبل شدن ذهن به خصوص در مواجه با مطابی که فهمشون نیازمند تمرکز و صرف وقت و تفکر هست.
AS PEOPLE’S MINDS become attuned to the crazy quilt of Web content, media companies have to adapt to the audience’s new expectations. Many producers are chopping up their products to fit the shorter attention spans of online consumers.
When access to information is easy, we tend to favor the short, the sweet and the bitty.
پیام کلیدی و شاید ترسناک کتاب
به نظر من مهم ترین بخش کتاب اینجا بود که در خصوص اینترنت بر اساس تحقیقات، نویسنده اشاره می کنه که اینترنت دقیقا همه محرک های اساسی لازم برای ایجاد تغییرات سریع و ماندگار در مدارهای عصبی مغز از جمله محرک هاش شناختی، تکرار، پر شدت، تعاملی و اعتیادآور بودن را دارد. از طرف دیگر اینترت به دلیل ساختا و محتوا، مشوق تفکر پراکنده، یادگیری سطحی، و خواندن سرسری با عجله هست که در بلند مدت کاربران رو تبدیل می کنه افرادی کم حوصله که مشتاق این دست از مطالب و فراری از مفاهیم طولانی و عمیق تر هستند.
Try reading a book while doing a crossword puzzle; thats the intellectual environment of the internet.
اشکالهایی که به کتاب وارد هست یکم طولانی بودن مقدمات و همچنین تکرارهای بیش از حد مطالب به زبان های دیگر در بخش های مختلف بود و گاهی هم به نظر انسجام مطالب به خصوص در انتهای کتاب از بین می رفت.
در کل کتابی هست که تحقیق بسیاری برای نگارشش شده و فکر می کنم همه از خوندنش بسیار سود خواهند برد.
Selected Synopses:
1. Navigating the Web requires a particularly intensive form of mental multitasking. In
addition to flooding our working memory with information, the juggling imposes what
brain scientists call “switching costs” on our cognition. Every time we shift our
attention, our brain has to reorient itself, further taxing our mental resources.
2. The more you multitask, the less deliberative you become; the less able to think and reason out a problem.” You become, he argues, more likely to rely on conventional ideas and solutions rather than challenging them with original lines of thought.
3. What we’re doing when we multitask “is learning to be skillful at a superficial level.” The Roman philosopher Seneca may have put it best two thousand years ago: “To be everywhere is to be nowhere.”
4. Erasmus’s recommendation that every reader keep a notebook of memorable quotations was widely and enthusiastically followed. Such notebooks, which came to be called “commonplace books,” or just “commonplaces,” became fixtures of Renaissance schooling. Every student kept one. By the seventeenth century, their use had spread beyond the schoolhouse. Commonplaces were viewed as necessary tools for the cultivation of an educated mind. In 1623, Francis Bacon observed that “there can hardly be anything more useful” as “a sound help for the memory” than “a good and learned Digest of Common Places.” By aiding the recording of written works in memory, he wrote, a well-maintained commonplace “supplies matter to invention.” Through the eighteenth century, according to American University linguistics professor Naomi Baron, “a gentleman’s commonplace book” served “both as a vehicle for and a chronicle of his intellectual development.
5. Once we bring an explicit long-term memory back into working memory, it becomes a short-term memory again.
6. The Web places more pressure on our working memory, not only diverting resources from our higher reasoning faculties but obstructing the consolidation of long-term memories and the development of schemas. The calculator, a powerful but highly specialized tool, turned out to be an aid to memory. The Web is a technology of forgetfulness.
7. What determines what we remember and what we forget? The key to memory consolidation is attentiveness. Storing explicit memories and, equally important, forming connections between them requires strong mental concentration, amplified by repetition or by intense intellectual or emotional engagement. The sharper the attention, the sharper the memory. “For a memory to persist,” writes Kandel, “the incoming information must be thoroughly and deeply processed. This is accomplished by attending to the information and associating it meaningfully and systematically with
knowledge already well established in memory.
8. How is the way we think changing? This is the question we shoud be asking, both of ourselves and of our children.
مشاهده لینک اصلی
امیدوارم شما اینطور نباشید ولی امروزه تعداد زیادی هستند که وقتی میخواهند کاری را انجام بدهند، بعد از چند دقیقه بدون دلیل موبایل خود را چک میکنند، بدون دلیل ایمیل خود را چک میکنند، بدون دلیل به سایتهای اینترنتی مراجعه میکنند انگار منتظر خبری هستند درحالی که قرار نیست خبری اتفاق بیفتد. روز به روز مقدار زمانی که روی کاری تمرکز میکنیم و بدون وقفه انجام میدهیم کمتر میشود. به هر بهانهای از پشت میز بلند میشویم یا حواسمان را به چیز دیگری تخصیص میدهیم. نیکلاس کار به خوبی در کتاب خودش «اینترنت با مغز ما چه میکند؟» به این موضوع و اثرات آن میپردازد.
ریویوی مختصری در سایت زیر نوشتم که درصورت تمایل میتوانید مطالعه بفرمایید.
https://goo.gl/nKlb7f
مشاهده لینک اصلی