Inheriting the mantle of revolutionary biologist from Darwin, Watson, and Crick, Richard Dawkins forced an enormous change in the way we see ourselves and the world with the publication of The Selfish Gene. Suppose, instead of thinking about organisms using genes to reproduce themselves, as we had since Mendels work was rediscovered, we turn it around and imagine that our genes build and maintain us in order to make more genes. That simple reversal seems to answer many puzzlers which had stumped scientists for years, and we havent thought of evolution in the same way since.
Why are there miles and miles of unused DNA within each of our bodies? Why should a bee give up its own chance to reproduce to help raise her sisters and brothers? With a prophets clarity, Dawkins told us the answers from the perspective of molecules competing for limited space and resources to produce more of their own kind. Drawing fascinating examples from every field of biology, he paved the way for a serious re-evaluation of evolution.
خرید کتاب ژن خودخواه
جستجوی کتاب ژن خودخواه در گودریدز
معرفی کتاب ژن خودخواه از نگاه کاربران
دوستانِ گرانقدر این کتاب از 500 صفحه و 13 فصل تشکیل شده است
عزیزانم، به ژنی در انتخابِ طبیعی برتری داده میشود که تجمعِ همتاهایِ آن در خزانۀ ژنی رو به افزایش باشد.توجهِ ما به ژن هایی است که به نظر میرسد رویِ رفتارِ اجتماعیِ دارندگانش اثر میگذارد، پس بیایید برایِ ژن ها تا حدی هوش و آزادی قائل شویم تا این نوشته و ریویو برایتان ملموس تر باشد
دوستانِ گرامی، ژنِ خودخواه، فقط یک قطعۀ کوچک از دی اِن اِی نیست. بلکه همۀ نسخه هایِ قطعۀ خاصی از «دی اِن اِی» منتشر شده در سراسرِ جهان است و هدفش این است که تعدادِ خود را در خزانۀ ژنی افزایش دهد و این کار را با برنامه ریزی برایِ بقا و تولیدِ مثلِ بدن هایی که در آن است، انجام میدهد
همۀ ما موجودات، ماشینِ بقا هستیم، برایِ یک نوع همتاساز که آن را «دی اِن اِی» مینامیم... این همتاسازها برایِ بقایِ خود ماشینهایِ مختلفی را ساخته اند... به عنوانِ مثال، میمون ماشینی است که ژن ها را در بالایِ درخت حفظ میکند.. ماهی ماشینی است که ژن را در آب نگه میدارد... و کرم دستگاهی است که ژن را در زیرِ خاک با ... نگه میدارد... پس دوستانِ من، دی اِن اِی عملکردِ اسرارآمیزی دارد
بدنِ ما انسانها و موجوداتِ دیگر، ماشینی است که برایِ ژنهایش از هیچ کوششی فروگذار نمیکند.. ژن در هر بدن برایِ بقا از بهترین فرصت ها استفاده میکند، این فرصت ها بسته به آنکه بدن نر باشد یا ماده، با هم فرق دارند
خوب دوستانِ خوبم، برای اینکه این ریویو خسته کننده و تخصصی نباشد.. سعی میکنم مثال هایِ جالب و نکته هایِ مهم در این کتاب و همۀ فصل هایش، در موردِ ژن را برایِ شما دوست دارانِ دانش و خرد، در زیر بنویسم
--------------------------------------------
عزیزان، ژن هایِ خودخواه، گاهی با روشِ ایثارگری در بین همنوعان، سعی به بقایِ خود میکنند: مثلاً برخی از بابون ها ژنی وجود دارد، به نامِ « اگر یک نرِ بالغ هستی، از گروه در مقابلِ پلنگ دفاع کن» ... به این ترتیب بابونِ بالغ جانِ خود را برایِ دفاع از سایرین به خطر می اندازد
--------------------------------------------
گاهی اوقات در طبیعت، بر خلافِ خواستۀ ژنِ خودخواه، عمل میشود
مثلاً دیده شده که یک میمونِ مادر که داغ دار است و بچۀ خود را از دست داده، به جایِ تولیدِ مثل و تلاش برایِ بقایِ ژن هایِ خود، بچۀ میمونِ دیگری را از او میدزد و بزرگ میکند... با اینکار نه تنها به بقایِ ژنِ خود کمکی نکرده، بلکه این شانس را به رقیبِ ژنیِ خود داده تا تولیدِ مثلِ دوباره داشته باشد
یا اینکه برخی از ماده ها وجود دارند که بچۀ یتیمی را بزرگ میکنند... در صورتیکه طبقِ قواعدِ ژنِ خودخواه، باید بچۀ یتیم از گرسنگی بمیرد
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه با تقلب به بقایِ خود کمک میکند
به عنوانِ مثال، فاخته ها سعی میکنند تخم هایِ خود را به لانه هایِ پرندگانِ دیگر برده، تا آنها رویِ تخم بنشینند... حال اگر پرندۀ دیگر از تخمهایش شناخت داشته باشد، با پا تخمِ اضافه را به پایین می اندازد... اما برخی از پرندگان مانندِ کاکایی ها، به تخمی که رویِ آن نشسته اند، توجه نکرده، و فریب میخورند
حال در گروه هایِ گوناگون ژنِ راستگو و ژنِ ایثارگر، متفاوت است
ایثارگران، وقتی متوجه میشوند یکی از تخم ها مالِ خودشان نیست، بازهم آن را بزرگ میکنند، با اینکار باعث میشوند تا ژنِ تقلب در گروه پخش شود.. زیرا آن پرندۀ متقلب تند تند تخم گذاری میکند و اینکار را انجام میدهد
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به خیانت رو می آورد
مثلاً وقتی ماده ای میبیند که جفتش در نبرد با نرِ دیگر مغلوب شده، سریع به سمتِ نرِ پیروز رفته و با او جفت گیری میکند تا ژنِ برتر حاصل شود
گاهی اوقات ژنِ خودخواه با دروغ به بقایِ خود کمک میکند
در پرندگان، وقتی مادر برایِ بچه ها کرم یا حشره می آورد، بچه ها دهانِ خود را باز میکنند و مادر به میزانِ صدا دقت کرده و به آنها خوراک میدهد، هر کدام گرسنه تر باشد بیشتر صدا میزند.... حال ممکن است ژنِ خودخواه در یکی از جوجه ها بیشتر باشد، در نتیجه جوجه تقلب کرده و وقتی سیر شده دوباره صدایِ بلند میدهد، هم مادر را گول میزند و هم به خواهر و برادرانش خیانت میکند و خواهر و برادرانش از گشنگی میمیرنند
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به تهدید رو می آورد
مثلاً در پرندگان دو حالت دارد، یکی از جوجه ها که بزرگتر و قوی تر است، با صدایِ جیک جیکِ زیاد توجه شکارچیان را به آنها جلب میکند و میگوید: روباه، روباه بیا ما را بخور... لذا مادرش مجبور است دهانش را ببند و او راضی نگه دارد
اما زمانی میرسد که جوجۀ ضعیفتر، ژنِ هوشمندی دارد، وقتی میبیند به او خوراک نمیرسد، شکارچی را صدا میکند، تا مادر فرار کرده، روباه بیاید و آن جوجۀ بزرگتر و زورگو را بخورد
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به دستور رو می آورد
مثلاً اگر توله ای یا جوجه ای به دنیا بیاید و از خواهران و برادرانِ دیگرش کوچکتر و ضعیف تر و نحیف تر باشد، ژنی به او دستور میدهد که: « بدن، اگر از آنهایی که باهم زاده شده اید، خیلی کوچکتر هستی، تقلا نکن و بمیر»... و حتی بهتر است خوراکِ توله هایِ دیگر شود...به این ترتیب بیشترین سود را نصیبِ ژن هایش میکند
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به کشتن و قتل رو می آورد
مثلاً پرندۀ «راهنمایِ کندویِ عسل»، مثلِ فاخته ها متقلب است و تخمِ خود را در لانۀ پرندگانِ دیگر میگذارد... این نوع پرنده، نوکِ تیز و خمیده ای دارد... وقتی از تخم بیرون می آید.. سریع جوجه هایِ دیگر را سوراخ سوراخ کرده و میکشد، تا برایِ گرفتنِ خوراک از دهانِ مادرِ ناتنیِ خود، با او رقابت نکنند
یا نوعی پرستو، تخمِ خود را در لانۀ زاغ میگذارد... جوجه زودتر سر از تخم درآورده. و تخمِ زاغ را میانِ برجستگی هایِ بالش گذاشته و آن را به پایین پرت میکند
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به انتخاب رو می آورد
مثلاً اگر ببیند تعداد نرها زیاد شده اند... نمیگذارد تخمدان ها اسپرمِ نرساز را دریافت کنند... در حالتِ عادی، ژنِ خودخواه ترجیه میدهد،والد، ماده به دنیا بیاورد
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به برده داری رو می آورد
مثلاً گونه ای از مورچه ها هستند که به مورچه هایِ دیگر حمله کرده و سربازان را میکشند، و تخمهایِ ملکه را دزدیده و به لانۀ خود می آورند... وقتی بچه ها به دنیا می آیند، از آنها به عنوانِ برده استفاده میکنند
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به همزیستی رو می آورد
مثلاً گونه ای از مورچه ها وجود دارند که از شته ها به عنوانِ حیوانِ خانگی استفاده میکنند، یعنی شته ها شیرۀ گیاهان را میمکند، سپس مورچه ها شته ها را میدوشند و این شیره را از پشتشان در می آورند... در ازایِ آن مورچه ها از خانۀ شته ها همچون سربازان محافظت میکنند
ما انسان ها، در سلول هایمان چیزهایِ ریزی وجود دارد به نامِ «میتوکندری»... «میتوکندری» کارخانه هایِ شیمیاییِ کوچکی هستند که وظیفۀ تولیدِ انرژی را دارند... «میتوکندری» ها در اصل باکتری هایِ همزیستی هستند که از ابتدایِ تکامل با سلول هایِ ما پیوند یافته اند و داد و ستد میکنند
--------------------------------------------
گاهی اوقات یک ژن بی جهت ژن هایِ دیگر را از بین میبرد... این ژنها دستگاه را بهم میریزند... مانندِ «ژنِ تی»... مثلاً در موش ها اگر موشی در کودکی دو ژنِ تی داشته باشد، در کودکی میمیرد
--------------------------------------------
دوستانِ عزیزم، تنها چیزی که ژن ها به طورِ مستقیم میتوانند آن را تحتِ تأثیر قرار دهند، ترکیبِ پروتئین است
امیدوارم این مطالب برایِ شما دوستدارانِ دانش، مفید بوده باشه
«پیروز باشید و ایرانی»
مشاهده لینک اصلی
داوکینز در این کتاب بر مبنای مشاهدات علمیای که ثبت شده، مدلی را ارائه داده که تا حد زیادی میتواند رفتارهای موجودات زنده را توجیه کند. این مدل اساس بیولوژیک دارد و در آن کوچکترین واحد تاثیرگذار ژنها هستند.
ایدهای که این کتاب بر مبنای آن مدل را ارائه میدهد، این است که هر ژن در بدن موجود زنده برای بقا و تکثیر خود تلاش میکند. با این فرض و استفاده از مفهوم نظریهی بازیها ثابت میشود که واحدهای ژنها برای رسیدن به مطلوبیت بیشتر با همدیگر همکاری میکنند و واحدی به نام ماشین بقا را می سازند: چیزی مثل من و شما و هر موجود زندهی دیگر.
هر ژن برای بقای خود تلاش میکند و نمود این تلاش نیز در رفتارهای جاندار نمایش داده میشود. برای مثال ژنی که باعث میشود تعداد اسپرمهای دختر و پسر یکسان باشند؛ ژنی که باعث میشود رنگ چشم شخص آبی شود؛ ژنی که باعث میشود که شخص علاقهای به رابطه جنسی با محارم خود نداشته باشد؛ ژنی که باعث میشود موریانهها خانههایی به آن بزرگی بسازند و الی آخر.
هر ژن میتواند یک رفتار یا خاصیت در ماشین بقا ایجاد کند. طبق نظریهی داروین اگر این رفتار در جهتی باشد که به بقای آن ژن کمک کند، در صحنهی طبیعت باقی خواهد ماند و نسلش ادامه پیدا خواهد کرد. لذا هر رفتار در جاندار، یک برتری تکاملی را به آن جاندار میدهد.
تفاوتی که دیدگاه داوکینز با تکاملشناسان گذشته دارد، این است که آنها برتری تکاملی و تلاش برای بقا را در سطح ماشین بقا و یا حتی گروه جانداران تعریف میکردند ولی داوکینز سطح آن را تا ژن پایین آورده است. یعنی تلاش برای بقا برای هر ژن تعریف میشود و هدف فقط این نیست که ماشین بقا (بدن موجود زنده) باقی بماند. حالا اگر بقای ژن در راستای بقای دیگر ژنها باشد، ماشین بقا تشکیل میشود و تبدیل به محملی میشود ژنها را حمل میکند و مقدمات تکثیر آنها را فراهم میآورد.
با استفاده از این نظریه مسئلهی ایثار قابل توجیه است: مثلا چرا مادر به فرزند عشق میورزد؟ چرا جاندار غذایش را با برادران و خواهرانش تقسیم میکند؟ چرا بعضیها جانشان را برای خانواده به خطر میاندازند؟ جواب این سوالات را به احتمال زیاد در لابهلای کتال ژن خودخواه خواهید یافت!
اما کمی دربارهی خود داوکینز و طرز بیانش...
این کتاب داوکینز بر خلاف چیزی که اسمش میان عموم در رفته، ربطی به مذهب و ... ندارد. کتاب کاملا بیولوژی بر مبنای تکامل است و از نظر استدلال علمی من جایی را ندیدم که لغزش داشته باشد.
ولی در مورد طرز بیان داوکینز میتوان گفت که تا حدی فاجعه است! مسائل را زیاد به هم میپیچاند و چیزی را که در یک صفحه میتوان توضیح داد، در ۵ صفحه مینویسد. گاهگاهی هم چاشنی تعصب وارد متن کتاب میشود که ای کاش نمیشد!
در کل کتاب خیلی خوبی است و به نسبت مطالبی که به آدم یاد میدهد، ارزش وقت گذاشتن را دارد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ژن خودخواه
خرید کتاب ژن خودخواه
جستجوی کتاب ژن خودخواه در گودریدز
عزیزانم، به ژنی در انتخابِ طبیعی برتری داده میشود که تجمعِ همتاهایِ آن در خزانۀ ژنی رو به افزایش باشد.توجهِ ما به ژن هایی است که به نظر میرسد رویِ رفتارِ اجتماعیِ دارندگانش اثر میگذارد، پس بیایید برایِ ژن ها تا حدی هوش و آزادی قائل شویم تا این نوشته و ریویو برایتان ملموس تر باشد
دوستانِ گرامی، ژنِ خودخواه، فقط یک قطعۀ کوچک از دی اِن اِی نیست. بلکه همۀ نسخه هایِ قطعۀ خاصی از «دی اِن اِی» منتشر شده در سراسرِ جهان است و هدفش این است که تعدادِ خود را در خزانۀ ژنی افزایش دهد و این کار را با برنامه ریزی برایِ بقا و تولیدِ مثلِ بدن هایی که در آن است، انجام میدهد
همۀ ما موجودات، ماشینِ بقا هستیم، برایِ یک نوع همتاساز که آن را «دی اِن اِی» مینامیم... این همتاسازها برایِ بقایِ خود ماشینهایِ مختلفی را ساخته اند... به عنوانِ مثال، میمون ماشینی است که ژن ها را در بالایِ درخت حفظ میکند.. ماهی ماشینی است که ژن را در آب نگه میدارد... و کرم دستگاهی است که ژن را در زیرِ خاک با ... نگه میدارد... پس دوستانِ من، دی اِن اِی عملکردِ اسرارآمیزی دارد
بدنِ ما انسانها و موجوداتِ دیگر، ماشینی است که برایِ ژنهایش از هیچ کوششی فروگذار نمیکند.. ژن در هر بدن برایِ بقا از بهترین فرصت ها استفاده میکند، این فرصت ها بسته به آنکه بدن نر باشد یا ماده، با هم فرق دارند
خوب دوستانِ خوبم، برای اینکه این ریویو خسته کننده و تخصصی نباشد.. سعی میکنم مثال هایِ جالب و نکته هایِ مهم در این کتاب و همۀ فصل هایش، در موردِ ژن را برایِ شما دوست دارانِ دانش و خرد، در زیر بنویسم
--------------------------------------------
عزیزان، ژن هایِ خودخواه، گاهی با روشِ ایثارگری در بین همنوعان، سعی به بقایِ خود میکنند: مثلاً برخی از بابون ها ژنی وجود دارد، به نامِ « اگر یک نرِ بالغ هستی، از گروه در مقابلِ پلنگ دفاع کن» ... به این ترتیب بابونِ بالغ جانِ خود را برایِ دفاع از سایرین به خطر می اندازد
--------------------------------------------
گاهی اوقات در طبیعت، بر خلافِ خواستۀ ژنِ خودخواه، عمل میشود
مثلاً دیده شده که یک میمونِ مادر که داغ دار است و بچۀ خود را از دست داده، به جایِ تولیدِ مثل و تلاش برایِ بقایِ ژن هایِ خود، بچۀ میمونِ دیگری را از او میدزد و بزرگ میکند... با اینکار نه تنها به بقایِ ژنِ خود کمکی نکرده، بلکه این شانس را به رقیبِ ژنیِ خود داده تا تولیدِ مثلِ دوباره داشته باشد
یا اینکه برخی از ماده ها وجود دارند که بچۀ یتیمی را بزرگ میکنند... در صورتیکه طبقِ قواعدِ ژنِ خودخواه، باید بچۀ یتیم از گرسنگی بمیرد
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه با تقلب به بقایِ خود کمک میکند
به عنوانِ مثال، فاخته ها سعی میکنند تخم هایِ خود را به لانه هایِ پرندگانِ دیگر برده، تا آنها رویِ تخم بنشینند... حال اگر پرندۀ دیگر از تخمهایش شناخت داشته باشد، با پا تخمِ اضافه را به پایین می اندازد... اما برخی از پرندگان مانندِ کاکایی ها، به تخمی که رویِ آن نشسته اند، توجه نکرده، و فریب میخورند
حال در گروه هایِ گوناگون ژنِ راستگو و ژنِ ایثارگر، متفاوت است
ایثارگران، وقتی متوجه میشوند یکی از تخم ها مالِ خودشان نیست، بازهم آن را بزرگ میکنند، با اینکار باعث میشوند تا ژنِ تقلب در گروه پخش شود.. زیرا آن پرندۀ متقلب تند تند تخم گذاری میکند و اینکار را انجام میدهد
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به خیانت رو می آورد
مثلاً وقتی ماده ای میبیند که جفتش در نبرد با نرِ دیگر مغلوب شده، سریع به سمتِ نرِ پیروز رفته و با او جفت گیری میکند تا ژنِ برتر حاصل شود
گاهی اوقات ژنِ خودخواه با دروغ به بقایِ خود کمک میکند
در پرندگان، وقتی مادر برایِ بچه ها کرم یا حشره می آورد، بچه ها دهانِ خود را باز میکنند و مادر به میزانِ صدا دقت کرده و به آنها خوراک میدهد، هر کدام گرسنه تر باشد بیشتر صدا میزند.... حال ممکن است ژنِ خودخواه در یکی از جوجه ها بیشتر باشد، در نتیجه جوجه تقلب کرده و وقتی سیر شده دوباره صدایِ بلند میدهد، هم مادر را گول میزند و هم به خواهر و برادرانش خیانت میکند و خواهر و برادرانش از گشنگی میمیرنند
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به تهدید رو می آورد
مثلاً در پرندگان دو حالت دارد، یکی از جوجه ها که بزرگتر و قوی تر است، با صدایِ جیک جیکِ زیاد توجه شکارچیان را به آنها جلب میکند و میگوید: روباه، روباه بیا ما را بخور... لذا مادرش مجبور است دهانش را ببند و او راضی نگه دارد
اما زمانی میرسد که جوجۀ ضعیفتر، ژنِ هوشمندی دارد، وقتی میبیند به او خوراک نمیرسد، شکارچی را صدا میکند، تا مادر فرار کرده، روباه بیاید و آن جوجۀ بزرگتر و زورگو را بخورد
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به دستور رو می آورد
مثلاً اگر توله ای یا جوجه ای به دنیا بیاید و از خواهران و برادرانِ دیگرش کوچکتر و ضعیف تر و نحیف تر باشد، ژنی به او دستور میدهد که: « بدن، اگر از آنهایی که باهم زاده شده اید، خیلی کوچکتر هستی، تقلا نکن و بمیر»... و حتی بهتر است خوراکِ توله هایِ دیگر شود...به این ترتیب بیشترین سود را نصیبِ ژن هایش میکند
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به کشتن و قتل رو می آورد
مثلاً پرندۀ «راهنمایِ کندویِ عسل»، مثلِ فاخته ها متقلب است و تخمِ خود را در لانۀ پرندگانِ دیگر میگذارد... این نوع پرنده، نوکِ تیز و خمیده ای دارد... وقتی از تخم بیرون می آید.. سریع جوجه هایِ دیگر را سوراخ سوراخ کرده و میکشد، تا برایِ گرفتنِ خوراک از دهانِ مادرِ ناتنیِ خود، با او رقابت نکنند
یا نوعی پرستو، تخمِ خود را در لانۀ زاغ میگذارد... جوجه زودتر سر از تخم درآورده. و تخمِ زاغ را میانِ برجستگی هایِ بالش گذاشته و آن را به پایین پرت میکند
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به انتخاب رو می آورد
مثلاً اگر ببیند تعداد نرها زیاد شده اند... نمیگذارد تخمدان ها اسپرمِ نرساز را دریافت کنند... در حالتِ عادی، ژنِ خودخواه ترجیه میدهد،والد، ماده به دنیا بیاورد
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به برده داری رو می آورد
مثلاً گونه ای از مورچه ها هستند که به مورچه هایِ دیگر حمله کرده و سربازان را میکشند، و تخمهایِ ملکه را دزدیده و به لانۀ خود می آورند... وقتی بچه ها به دنیا می آیند، از آنها به عنوانِ برده استفاده میکنند
--------------------------------------------
گاهی اوقات ژنِ خودخواه برایِ بقا به همزیستی رو می آورد
مثلاً گونه ای از مورچه ها وجود دارند که از شته ها به عنوانِ حیوانِ خانگی استفاده میکنند، یعنی شته ها شیرۀ گیاهان را میمکند، سپس مورچه ها شته ها را میدوشند و این شیره را از پشتشان در می آورند... در ازایِ آن مورچه ها از خانۀ شته ها همچون سربازان محافظت میکنند
ما انسان ها، در سلول هایمان چیزهایِ ریزی وجود دارد به نامِ «میتوکندری»... «میتوکندری» کارخانه هایِ شیمیاییِ کوچکی هستند که وظیفۀ تولیدِ انرژی را دارند... «میتوکندری» ها در اصل باکتری هایِ همزیستی هستند که از ابتدایِ تکامل با سلول هایِ ما پیوند یافته اند و داد و ستد میکنند
--------------------------------------------
گاهی اوقات یک ژن بی جهت ژن هایِ دیگر را از بین میبرد... این ژنها دستگاه را بهم میریزند... مانندِ «ژنِ تی»... مثلاً در موش ها اگر موشی در کودکی دو ژنِ تی داشته باشد، در کودکی میمیرد
--------------------------------------------
دوستانِ عزیزم، تنها چیزی که ژن ها به طورِ مستقیم میتوانند آن را تحتِ تأثیر قرار دهند، ترکیبِ پروتئین است
امیدوارم این مطالب برایِ شما دوستدارانِ دانش، مفید بوده باشه
«پیروز باشید و ایرانی»
مشاهده لینک اصلی
داوکینز در این کتاب بر مبنای مشاهدات علمیای که ثبت شده، مدلی را ارائه داده که تا حد زیادی میتواند رفتارهای موجودات زنده را توجیه کند. این مدل اساس بیولوژیک دارد و در آن کوچکترین واحد تاثیرگذار ژنها هستند.
ایدهای که این کتاب بر مبنای آن مدل را ارائه میدهد، این است که هر ژن در بدن موجود زنده برای بقا و تکثیر خود تلاش میکند. با این فرض و استفاده از مفهوم نظریهی بازیها ثابت میشود که واحدهای ژنها برای رسیدن به مطلوبیت بیشتر با همدیگر همکاری میکنند و واحدی به نام ماشین بقا را می سازند: چیزی مثل من و شما و هر موجود زندهی دیگر.
هر ژن برای بقای خود تلاش میکند و نمود این تلاش نیز در رفتارهای جاندار نمایش داده میشود. برای مثال ژنی که باعث میشود تعداد اسپرمهای دختر و پسر یکسان باشند؛ ژنی که باعث میشود رنگ چشم شخص آبی شود؛ ژنی که باعث میشود که شخص علاقهای به رابطه جنسی با محارم خود نداشته باشد؛ ژنی که باعث میشود موریانهها خانههایی به آن بزرگی بسازند و الی آخر.
هر ژن میتواند یک رفتار یا خاصیت در ماشین بقا ایجاد کند. طبق نظریهی داروین اگر این رفتار در جهتی باشد که به بقای آن ژن کمک کند، در صحنهی طبیعت باقی خواهد ماند و نسلش ادامه پیدا خواهد کرد. لذا هر رفتار در جاندار، یک برتری تکاملی را به آن جاندار میدهد.
تفاوتی که دیدگاه داوکینز با تکاملشناسان گذشته دارد، این است که آنها برتری تکاملی و تلاش برای بقا را در سطح ماشین بقا و یا حتی گروه جانداران تعریف میکردند ولی داوکینز سطح آن را تا ژن پایین آورده است. یعنی تلاش برای بقا برای هر ژن تعریف میشود و هدف فقط این نیست که ماشین بقا (بدن موجود زنده) باقی بماند. حالا اگر بقای ژن در راستای بقای دیگر ژنها باشد، ماشین بقا تشکیل میشود و تبدیل به محملی میشود ژنها را حمل میکند و مقدمات تکثیر آنها را فراهم میآورد.
با استفاده از این نظریه مسئلهی ایثار قابل توجیه است: مثلا چرا مادر به فرزند عشق میورزد؟ چرا جاندار غذایش را با برادران و خواهرانش تقسیم میکند؟ چرا بعضیها جانشان را برای خانواده به خطر میاندازند؟ جواب این سوالات را به احتمال زیاد در لابهلای کتال ژن خودخواه خواهید یافت!
اما کمی دربارهی خود داوکینز و طرز بیانش...
این کتاب داوکینز بر خلاف چیزی که اسمش میان عموم در رفته، ربطی به مذهب و ... ندارد. کتاب کاملا بیولوژی بر مبنای تکامل است و از نظر استدلال علمی من جایی را ندیدم که لغزش داشته باشد.
ولی در مورد طرز بیان داوکینز میتوان گفت که تا حدی فاجعه است! مسائل را زیاد به هم میپیچاند و چیزی را که در یک صفحه میتوان توضیح داد، در ۵ صفحه مینویسد. گاهگاهی هم چاشنی تعصب وارد متن کتاب میشود که ای کاش نمیشد!
در کل کتاب خیلی خوبی است و به نسبت مطالبی که به آدم یاد میدهد، ارزش وقت گذاشتن را دارد.
مشاهده لینک اصلی