Ekhart Tolles message is simple: living in the now is the truest path to happiness and enlightenment. And while this message may not seem stunningly original or fresh, Tolles clear writing, supportive voice and enthusiasm make this an excellent manual for anyone whos ever wondered what exactly "living in the now" means. Foremost, Tolle is a world-class teacher, able to explain complicated concepts in concrete language. More importantly, within a chapter of reading this book, readers are already holding the world in a different container--more conscious of how thoughts and emotions get in the way of their ability to live in genuine peace and happiness.
خرید کتاب نیروی حال
جستجوی کتاب نیروی حال در گودریدز
معرفی کتاب نیروی حال از نگاه کاربران
The Power of Now, Eckhart Tolle
The book is intended to be a guide for day-to-day living and stresses the importance of living in the present moment and avoiding thoughts of the past or future.
عنوانهای ترجمه شده: آدمی دیگر؛ تجربه حضور در لحظه ی حال؛ تمرین برای رسیدن به جادوی اکنون؛ تمرین نیروی حال؛ زندگی ایده آل و آرامش درون؛ زیستن در حال؛ شور حال، قدرت اکنون، قدرت حال؛ قدرت حضور در حال؛ کلیدهایی برای زندگی سالم و بهتر، لذت حضور یا اقتدار اکنون؛ نیروی حال؛ نیروی حال رهنمونی برای روشن بینی معنوی؛شکوه زندگی در لحظه ی حال؛ نویسنده: اکهارت تول؛ تاریخ نخستین خوانش: پنجم ژوئن سال 2002 میلادی
با عنوان: تمرین نیروی حال؛ مترجم: فرناز فرود؛ تهران، کلک آزادگان، 1381؛ در 109 ص؛ شابک: 9649306331؛ چاپ چهارم 1384؛ پنجم 1386؛ شابک: 9789649306339؛ چاپ ششم 1389؛ چاپ دیگر 1393 در 111 ص؛ موضوع: زندگی معنوی - قرن 20 م
با عنوان: شور حال؛ مترجم: سوسن پیرنیا؛ تهران، بافکر، 1388؛ در 250 ص؛ شابک: 9789649098128؛
با عنوان: زندگی ایده آل و آرامش درون؛ مترجم: پروین خیاط غیاثی؛ تهران، نوآور، 1389؛ در 248 ص؛ شابک: 9789642804498؛
با عنوان: زیستن در حال؛ مترجم: مهدی الوانی؛ تهران، نشر نی، 1389؛ در 271 ص؛ شابک: 9789641851790؛
با عنوان: قدرت حال؛ مترجم: غزال رمضانی؛ تهران، وانیا، 1393؛ در 280 ص؛ شابک: 9786006564296؛
با عنوان: تمرین نیروی حال؛ مترجم: فاطمه مشایخی؛ تهران، سیوا، 1394؛ در 130 ص؛ شابک: 9786006974118؛
با عنوان: قدرت اکنون؛ مترجم: مهدی خاتمی؛ تهران، آرنا، 1394؛ در 249 ص؛ شابک: 9786003561373؛
با عنوان: آدمی دیگر؛ مترجم: سیامک عاقلی؛ تهران، نامک، 1395؛ در 220 ص؛ شابک: 9786006721583؛
و ...؛
یک شب در سال 1977 میلادی در سن بیست و نه سالگی پس از سالها رنج ناشی از افسردگی شدید (تمایل به خودکشی) یک دگرگونی عمیق را تجربه می‌کند. آن شب در حالی که با رنج غیرقابل تحمل افسردگی، از خواب برمی‌خیزد به یک شهود دگرگون کننده دست می‌یابد. او این تجربه را اینطور توضیح می‌دهد: «من نمی‌توانستم خودم را تحمل کنم. ناگهان سؤالی به ذهنم آمد که جوابی برایش نداشتم. این من کیست که نمی‌تواند خودم (سلف) را تحمل کند؟ ناگهان با یک فضای خالی روبرو شدم. در آن لحظه نمی‌دانستم که خود ساخته شده توسط ذهنم- با تمام سنگینی، مشکلات و زندگی کردن یا در گذشته ناخوشایند و یا آینده ترسناک - فروریخته و ناپدید شده است. فردا صبح که از خواب برخاستم همه چیز در صلح و آرامش بود. چون دیگر از خود (سلف) خبری نبود. تنها بودن و حضور را تجربه می‌کردم. تنها مشاهده گر بودم». این احساس ادامه پیدا کرد و او حسی نیرومندی از آرامش را در تمام موقعیت‌های زندگی تجربه کرد. تولی تحصیلات دکترای خود را نیمه کاره رها کرد، و به مدت تقریباً دو سال بیشتر وقت خود را در پارک راسل در مرکز لندن، در حالتی از سرخوشی عمیق به تماشای جهان نشست
اکهارت تله (تولی) (زاده 16 فوریه 1948 میلادی در آلمان) نویسنده و معلم معنویِ شهروند کانادا است. او پس از انتشار دو کتاب پر فروش نیروی حال و زمین جدید به شهرت رسید. در سال 2011 میلادی از سوی واتکینز ریویو به عنوان تأثیر گذارترین شخصیت معنوی جهان معرفی شد. در سال 2008 میلادی ستون نویس نیویورک تایمز او را محبوبترین نویسنده کتابهای معنوی نامید. تولی ادعا می‌کند که بیشتر سالهای زندگی اش را تا پیش از بیست و نه سالگی، که دستخوش یک دگرگونی درونی شد، در افسردگی گذرانده است. پس از این تجربه، او چند سال را بدون کار و سرگردان اما در حالت سرخوشی درونی گذراند، و پس از آن یک معلم معنوی شد. بعدتر، او به آمریکای شمالی مهاجرت کرد، و کتاب نیروی حال را در سال 1997 میلادی منتشر کرد. او ده سال در ونکوور کانادا زندگی کرد. تا سال 2009 میلادی تنها در آمریکای شمالی سه میلیون نسخه از کتاب نیروی حال و پنج میلیون نسخه از کتاب زمینی نو به فروش رفته است. در سال 2008 میلادی حدوده سی و پنج میلیون نفر در ده وبینار که با حضور تله (تولی) و اپرا وینفری در تلویزیون برگزار شد شرکت کردند. در حالیکه او از تعالیم مختلف معنوی تأثیر گرفته است اما هیچ دینی را نمایندگی نمی‌کند. ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
دوستانِ گرانقدر، این کتاب بیشتر حولِ محورِ « اهمیتِ زمانِ حال» و قدرِ هر ثانیه از زندگی رو دونستن، میچرخه ... صدالبته موضوعِ کتاب خیلی خوبه، ولی به نظر میرسه نویسندۀ این کتاب انگار تو این دنیا زندگی نمیکنه، نوشته هایِ کتاب میشه گفت از واقعیت دور بود، از کلّی جملاتِ به اصطلاح پیچیده که زیبا هم به نظر بیاد استفاده کرده و مهمتر از همه، سراسر شعار بود، شعارهایی که بعضاً عمل کردن به اونها سخت و دشوار هستش... به برخی از این جملات در کتاب اشاره کرده و برایِ شما خردگرایان، مینویسم
در صفحۀ 18 میگه: ««کاری را که بطورِ معمول فقط به منظورِ رسیدن به نتیجه ای انجام میدهید، با توجهِ کامل انجام دهید تا خودِ آن کار به نتیجه تبدیل شود، برای نمونه هربار از پله بالا و پایین میروید، به هر گام، هر لحظه و حتی هر نفس با دقت توجه کنید... یا هنگامِ شستنِ دست، به تمامیِ دریافت هایِ حسی مربوط به این کار توجه کنید: صدا و احساسِ آب، حرکتِ دستها ، عطرِ صابون و غیره»».......... خوب، دوستانِ گرامی، به نظرتون این کار شدنی هستش؟! یا اگر میشه انجام داد، آیا همیشه، میشه این کارها رو تکرار کرد؟! تصور کنید خسته از کارِ روزانه، واردِ منزل شده، و جهتِ شستنِ دست و صورت، میرید دستشویی، بعد با دقت به صدایِ آب گوش میدید، سپس به حرکت و در هم رفتنِ انگشتانِ دستتون و کشیده شدن دستها به هم در بینِ کف دقت میکنید... چشمها رو بسته و با آرامشِ خاطر، عطرِ صابون یا مایۀ دستشویی رو میبویید و میگید بَه بَه........ به نظرتون شعار دادن نیست؟ قبول کنید که فقط و فقط شعار و آرنگ هستش
در صفحۀ 107، میگه: ««راه صلیب، راهِ قدیمیِ روشنفکریست، صلیب به بهترین رویدادِ زندگیِ شما تبدیل میشود، به این ترتیب شما به تسلیم، به مرگ و به هیچ چیز بودن و الهی شدن وادار میشوید، راهِ صلیب یعنی روشن بینی از طریقِ رنج، مجبور میشوید دست و پا زنان و فریادکشان وارد ملکوت شوید»» ....... خووووب، دوستانِ خردمند، آخه الهی شدن یعنی چی؟ ملکوت چه چرت و پرتی هستش؟! از ملکوت و راهِ من درآوردی و مسخرۀ صلیب و خدا و این جور خزعبلات و موهومات صحبت کردن و به این خرافاتِ بی ارزش اندیشیدن «روشن بینی» در انسان به وجود میاره؟!!! ... اندیشیدن به مسائلِ خرافی، که زاییدۀ افکارِ بیمارِ موجوداتِ متوهم بوده و همچنین چیزهایی که نه دیده میشن و نه وجودشون قابلِ اثبات هستش، به نظرِ شما دوستانِ خردگرا، روشن بینی رو برایِ انسانها به ارمغان میاره؟ دوستان و عزیزانِ من، خواهشاً به طبقاتِ این زمین و خاکی که بر رویِ آن پای نهاده و ایستاده اید بیاندیشید، نه به ملکوتِ موهوم و طبقاتِ آسمان که نویدِ اون رو عده ای متقلب و دروغگو به شما دادن
دوستانِ خردمندِ من، در این کتاب با اینکه اصلِ موضوع بجا و درست بود ولی نویسنده فقط و فقط از جملات و کلماتِ به اصطلاح زیبا و آنچنانی و پر زرق و برق استفاده کرده، دوستانِ گرامی، خواهشاً فریب جملات و کلماتی که در بغچه هایِ زرّین و زیبا عرضه میشن رو نخورید، هر زمان در یک جمعِ در حالِ سخنرانی و یا با خواندنِ کتاب هایی که سرشار از این گونه جملات و کلماتِ گِریم شده و یا بَزَک شده هستش، برخورد کرده و با این نوع جملات مواجه شدید،حواستون را شش دانگ جمع کنید، چون بَزَک را در جایی خرج میکنن، که بی محتوایی در آنجا موج میزنه
پیروز باشید و ایرانی
مشاهده لینک اصلی
آقای Tolle صرف دو سال نشستن در نیمکت پارک و به سادگی @ زندگی در لحظه @ قبل از نوشتن این کتاب. من شک دارم که آیا تا به حال در زندگی ام چنین کاری را انجام خواهم داد، با این حال پیشنهاد او ارائه می دهد که ما همه زمان های مضحک یا نگرانی در مورد آینده را صرف می کنیم، یا زندگی در گذشته من را به شدت تحت تأثیر قرار داده است . تا زمانی که من این کتاب را بخوانم، هرگز متوجه نشدم که چگونه ذهنم را درک می کنم اگر می خواهم آن را بگذارم. توکل خواننده را مجبور می کند تا سلطنت ذهن خود را بر عهده بگیرد، تمرکز بر زیبایی و عشق در اطراف او، همانطور که همه ما وقتی بچه بودیم و جهان پر از تعجب بود. ما هنوز در همان جهان هستیم، اما چشم انداز ما از جلسات، قرار ملاقات ها، کارنامه های کاغذی، بدهی ها، تیک تاک ساعت ها، نزدیک شدن مهلت ها، نارضایتی های گذشته و تخریب ها، بحث و گفت و گو ادامه دارد. تول نشان می دهد که ما توانایی تمرکز در این لحظه را داریم، همانطور که تنها آن چیزی است که ما واقعا داریم. گذشته گذشته است و آینده در اینجا نیست و شاید هم نباشد. یک کتاب بسیار آموزنده. من آن را به هر کسی توصیه می کنم که مایل به بهبود کیفیت این لحظه زندگی خود هستند.
مشاهده لینک اصلی
هیچ راهی خوب برای این کار وجود ندارد. من این کتاب را با اشتیاق آتشین متنفرم این باعث نشد که من صلح را احساس کنم. در عوض، این باعث شد که من بخواهم بازوی من را بخورم. شرط می بندم اگر ما از اکتهارت توله درخواست کرد که چرا این احساس را داشتم، بید می گوید من واقعا به پیام او گوش نکردم. مشکلات من با این کتاب به شرح زیر است: اول از همه، تن کتاب بسیار نزولی بود. نوشته شده در یک فرمت سوال / پاسخ، بسیاری از پاسخ آغاز شده با @ یور واقعا گوش دادن نیست @ و یا @ شما نمی دانید که من می گویند. @ راه برای ضربه زدن به کسی که whenrey پایین، شخص. ثانیا، احساس کردم که او اغلب فلسفه و پیام های معنوی دیگری را در بر می گیرد و آنها را متناسب با نیازهایش پیچیده می کند. در حقیقت، او می خواهد مردم را به این فکر نکنند. من این ایده را به عنوان یک فرهنگی که بیش از آن تجزیه و تحلیل می کنیم و چه چیزهایی نداریم، می گیریم، اما پیام او اساسا متوقف کردن تفکر با هم بود. با عرض پوزش اکهارت، اما همه ما نمی توانیم برای سال ها در اطراف بمانیم، در نشست پارک ها در حالت خوشبختی خوابیدیم. همچنین، آیا عکس او را در پشت کتاب دیده اید؟ او به نظر می رسد فقط نوعی از مردی است که توطئه برای برداشتن جهان است. او می خواهد ما را متوقف به تفکر برای خود به طوری که او می تواند برای ما فکر می کنم! با عرض پوزش، به واقعیت بازگشت. اساسا، من این احساس را نداشتم که این کتاب برای هر کسی که به دنبال آن هستید هدفی واقعی یا مشاوره ارائه دهد.
مشاهده لینک اصلی
این کتاب را به عنوان یک سالاد میوه ای از عصر نیویورک و کلیسای شبه مدیحه ای که به زیبایی خالص و بی معنی تبدیل شده اند، آسان می کند و به عنوان یک درمان برای آنچه که در عصر سنی خود بیگانه است، فروخته می شود. در حقیقت، این همان چیزی است که در آن است و این همان چیزی است که من انجام می دهم. این کتاب با آنچه که خوانندگان متون مذهبی، آرشیوهای ارشاد و هکسلی را می سازد، در می آید: «درهای ادراک به عنوان یک تجربه عرفانی، عید پاک یا سفر عرفانی تشخیص داده می شوند: یک شب نه چندان بعد از بیست و نهمین سالگرد تولد من در ساعت های اولیه بیدار شدم با احساس تهدید مطلق ... \"من یکی یا دو نفر هستم؟ اگر من نمیتوانم با خودم زندگی کنم، باید دو نفر از من باشند: «من و خودم» که نمیتوانم زندگی کنم. @ شاید شاید، @ من فکر کردم، فقط یکی از آنها واقعی است. @ ... من بنابراین این تحقق عجیب و غریب که ذهن من متوقف شده است، اغراق شده است. من کاملا آگاه بودم، اما هیچ افکار دیگری وجود نداشت. سپس احساس کردم که به نظر می رسید مانند یک گرداب انرژی. در ابتدا یک حرکت آهسته بود و پس از آن شتاب گرفت. من ترس شدید گرفتم و بدنم شروع به لرزش کرد. من کلمات را شنیده ام @ هیچ چیز را نمیشناسم @ همانطور که در داخل قفسه سینه صحبت می شود. من می توانستم احساس کنم خودم را به یک خالی مکیده ام ... اشک ها به چشم من آمدند. من بلند شدم و به اطراف اتاق رفتم اتاق را به رسمیت شناختم و هنوز می دانستم که قبلا هرگز آنرا دیده ام. همه چیز تازه و بی وقفه بود، همانطور که اگر آن را فقط به وجود آمد. بعد از این تجربه، اولیچچی تول برای یک دوره عرفانی غم انگیز تبدیل شد، خودش را اکهارت (احتمالا پس از عهد مسیحی مارتین اکتارت مسیحی) قرن بیست و یکم را بازسازی کرد. و در نهایت به یک معلم معنوی، نویسنده و سخنرانی مهمان با موفقیت فوق العاده تبدیل شد. تذکر اولیه کتاب بسیار معقول است، اگر غیرشخصی باشد. ما فقط در حال حاضر هستیم؛ گذشته و آینده ما ساختارهای ذهنی است. شرم آور است که لذت بردن از حال حاضر، اغلب توسط پشیمانی در مورد گذشته و نگرانی در مورد آینده خراب می شود. با توجه به شدت بیشتر در حال حاضر، ما می توانیم محتوا بیشتر و بیشتر تحقق یابد. همانطور که این صفحه 229 صفحه را پر نمی کند، ما به بحث های طولانی در باره @ pain-body @ می پردازیم، یک نظریه جالب در مورد جریان قاعدگی به عنوان وسیله ای برای روشنگری و یافتن تعجب آور که به عنوان یک عضو از نژاد بشر، من همراهی شخصی و مسئولیت تمام جنایات و نسل کشی های قرن بیستم، از جمله قبل از تولد من. این سبک به طور کلی چابک است، هرچند اکهارت گاهی از فاکس دیالکتیک استفاده می کند تا اعتراضات واضحی را به خط افکار او مطرح کند، که با نادانی واکنش نشان می دهد. یک ویژگی مفید این است که استفاده از یک نماد مکث (§) برای نشان دادن نقاطی که در آن @ ممکن است بخواهید برای یک لحظه متوقف شود، تبدیل شوید و احساس کنید و حقیقت آنچه را که گفته شده است، تجربه کنید. متن با تجزیه و تحلیل مختصری از نقل قول از سنت های مختلف مذهبی، ظاهرا از بسیاری از هفته ها در مطالعه یخچال و آهن استفاده می شود. § من خوشحالم که این کتاب را بخواند، اگر فقط در درک بیشتر از ادبیات معاصر جدید عصر جدید / معنوی به دست آورد. اگر این کتاب زندگی شما را تغییر داده است، لطفا به من حمله نکنید، اما برای لیگاتورهای خود به ذهن و بدن درد و رنج می اندیشیدم که درک من از این را مختل می کند. __ این متاسفانه یکی از بررسی های محبوب من است. من فقط می خواهم اضافه کنم که من به طور خودکار از تمام نوشتن روی این تم ها متنفر نیستم. من به شدت توصیه ذن ذهن، مبتدیان ذهن (Shunryu Suzuki)، معجزه ذهن (Thich Nhat هان) و شجاعت به (Tillich) در میان دیگران است.
مشاهده لینک اصلی
وقتی ما می گوئیم که کافی است کافی است در زندگی ما وجود داشته باشد. این چیزی است که این کتاب در مورد آن است. در یکی از بزرگترین آثار خود، اکتارت Tolle به معنای واقعی معنویت ما می آموزد. او اهمیت لحظه کنونی را به ما می آموزد. از طریق شناخت نفس او ما را از اینکه چگونه زندگی ما را از بین می برد آگاه می کند. من این را به هر کسی که به دنبال معنای واقعی زندگی خود و هر کس که از چیز معمولی مریض و خسته است توصیه می کند. اولین بار که من با این کتاب مواجه شدم، زمانی بود که اپرا انتخاب انتخاب کتاب خود را، زمین جدیدی معرفی کرد. من شنیدم که او این را ذکر کرده و در حالی که من در کاتالوگ آنلاین کاتالوگ مدرسه ما در اینجا در فیلیپین جستجو کردم، آن را برای قرض گرفتن در دسترس قرار دادم. بنابراین من بلافاصله آن را در طی پنج روز خواندن. پس از خواندن اولین بار آن پیام را فکری درک کردم. این دلیل آن بود که من در زندگی خود آنرا اعمال نکردم. اما چند روز پیش من شروع به حملات وحشتی کردم و من در آستانه خودکشی بودم. من خیلی نا امید شدم چون تصمیمی اشتباه گرفتم که دوره های من را در مدرسه من تغییر دهم. من خیلی افسرده بودم چون واقعا نمی دانستم با زندگی ام چه می خواهم. به نظر می رسد جهان به اندازه کافی گرسنه است. وقتی این بدتر شد، با مشاور مدرسه مشورت کردم. با این حال به نظر می رسد که کافی نیست بنابراین بدون هیچ دلیل واقعی، من شروع به تماشای ویدیوهای اپراس درباره زمین جدید کردم و این کتاب را به خاطر آوردم. من دیروز قرض گرفتم و فقط چندین بار آن را خواندم. سپس من شروع به درک آن نه در سطح ذهن، بلکه در سطح روح. و بدون حادثه روشن شدم. من هنوز احساس می کنم مزایای آن در این لحظه وجود دارد. من شروع به پذیرفتن چیزی کردم تا خودم را با خودم شناسایی کنم. من نمی توانم بگویم که من پس از خواندن این کتاب مانند برخی از @ کتاب های خود کمک @ دوست دارم شما را خوشحال می کنم. اما می توانم بگویم که من صلح هستم، زیرا از کارهای نفس آگاه هستم و با آن آشنا نیستم. بنابراین اگر شما به اندازه کافی از جنون این دنیا داشته باشید، قطعا این کتاب را توصیه می کنم. اما فقط آن را درک نمی کنید، آن را اعمال کنید.
مشاهده لینک اصلی
اول از همه، من باید به همه انواع کتاب های خودمحور و همچنین مسائل مربوط به عصر جدید خیلی احترام بگذارم. من مؤمن هستم من به شدت از همه چیز درباره OBE، تجدید حیات، karma، ذهن، تمرینات مراقبه خواند و سعی کردم از آنچه که در زندگی روزمره خواند استفاده کنم. بنابراین، البته، من به دنبال این کتاب بودم، به خصوص به عنوان آن را به من توسط افرادی که به نظر من ارزش آن را توصیه می شود. و من آه من، فریب کل آن نیست. من تا زمانی که متوجه شدم نمی توانم بیشتر از این زباله بگیرم تقریبا نیمی از کتاب را ساختم. آقای Tolle @ wisdom @ را (که در واقع واقعا او نیست) را تحسین می کند با نادیده گرفتن @ I-know-it-all @. او تنها یک روشنفکر (البته) است. همه ما فقط به حقیقت خود گوش می دهیم و درas is @ base دنبال می کنیم. بدون تفکر به خود اجازه داده شده است. در واقع، فکر کردن برای شما بد است، بنابراین باید به طرز محسوسی مورد استفاده قرار گیرد. اگر شما با هر کدام از نکات او مخالفت کنید، او فقط به شدت پاسخ می دهد که @ شما نمی دانید @، این نمی تواند با ذهن شما @ و غیره دسترسی پیدا کنید و غیره. او به طور منظم به شما یادآوری می کند که شما متعلق به نوع وحشتناک انسانی است که میلیون ها نفر را می کشد از دیگران. من با آن موافق هستم - اما من تعجب می کنم که چرا او خود را به عنوان کسی که بالاتر از آن انسان های زشت است فکر می کند؟ چه، او خیلی از @ @ بودن @ حالا که اجداد خود را گناه نکردن به او نگرانی؟ گام بعدی این است که او را به خدا دعوت کنید و پول خود را بیاورید زیرا به هر حال آن را برای شما خیلی مادی است :) و در واقع آن شوخی نیست - زمانی که می بینید که چگونه بسیاری از مردم به شدت از تعالیمGorte خود دفاع می کنند و به کسی که موافق نیست حمله می کنند در مورد ارزش معنویincredible @ این کتاب ... خوب، آیا این چیزی را به شما یادآوری می کند؟ ایده های اساسی این کتاب - بودن در حال حاضر، نه بیش از حد در گذشته و آینده شما زندگی می کند، نه بیش از حد قدرت را به افکار شما - البته کاملا مربوطه. اما بسیاری از کتاب های دیگر که همان پیام را در سبک بسیار بهتر ارائه می دهند وجود دارد. Tolle تکرار همان چیزها را بارها و بارها، مخلوط کردن آنها را با بیت و قطعات ادیان و آموزه های مختلف. همه چیزهایی که او باید بگوید می تواند در چند صفحه بیان شود. اما پس از آن، نوشتن یک کتاب کامل بسیار بهتر است، زیرا شما می توانید آن را برای بسیاری از افراد به فروش برسانید. و اگر چه زمان ممکن است یک توهم باشد، پول برای اطمینان نیست؛) خودتان یک مزیت دارید و اگر بخواهید قدرت را در حال حاضر بخوانید، چیز دیگری بخوانید. مجموعه ای از مدیتیشن های ساده باعث شد که من احساس بیشتری نسبت به این مامبو خنده دار داشته باشم و به آرامش برسم.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب نیروی حال
Tolle packs a lot of information and inspirational ideas into The Power of Now. (Topics include the source of Chi, enlightened relationships, creative use of the mind, impermanence and the cycle of life.) Thankfully, hes added markers that symbolise "break time". This is when readers should close the book and mull over what they just read. As a result, The Power of Now reads like the highly acclaimed A Course in Miracles--a spiritual guidebook that has the potential to inspire just as many study groups and change just as many lives for the better. --Gail Hudson
خرید کتاب نیروی حال
جستجوی کتاب نیروی حال در گودریدز
The book is intended to be a guide for day-to-day living and stresses the importance of living in the present moment and avoiding thoughts of the past or future.
عنوانهای ترجمه شده: آدمی دیگر؛ تجربه حضور در لحظه ی حال؛ تمرین برای رسیدن به جادوی اکنون؛ تمرین نیروی حال؛ زندگی ایده آل و آرامش درون؛ زیستن در حال؛ شور حال، قدرت اکنون، قدرت حال؛ قدرت حضور در حال؛ کلیدهایی برای زندگی سالم و بهتر، لذت حضور یا اقتدار اکنون؛ نیروی حال؛ نیروی حال رهنمونی برای روشن بینی معنوی؛شکوه زندگی در لحظه ی حال؛ نویسنده: اکهارت تول؛ تاریخ نخستین خوانش: پنجم ژوئن سال 2002 میلادی
با عنوان: تمرین نیروی حال؛ مترجم: فرناز فرود؛ تهران، کلک آزادگان، 1381؛ در 109 ص؛ شابک: 9649306331؛ چاپ چهارم 1384؛ پنجم 1386؛ شابک: 9789649306339؛ چاپ ششم 1389؛ چاپ دیگر 1393 در 111 ص؛ موضوع: زندگی معنوی - قرن 20 م
با عنوان: شور حال؛ مترجم: سوسن پیرنیا؛ تهران، بافکر، 1388؛ در 250 ص؛ شابک: 9789649098128؛
با عنوان: زندگی ایده آل و آرامش درون؛ مترجم: پروین خیاط غیاثی؛ تهران، نوآور، 1389؛ در 248 ص؛ شابک: 9789642804498؛
با عنوان: زیستن در حال؛ مترجم: مهدی الوانی؛ تهران، نشر نی، 1389؛ در 271 ص؛ شابک: 9789641851790؛
با عنوان: قدرت حال؛ مترجم: غزال رمضانی؛ تهران، وانیا، 1393؛ در 280 ص؛ شابک: 9786006564296؛
با عنوان: تمرین نیروی حال؛ مترجم: فاطمه مشایخی؛ تهران، سیوا، 1394؛ در 130 ص؛ شابک: 9786006974118؛
با عنوان: قدرت اکنون؛ مترجم: مهدی خاتمی؛ تهران، آرنا، 1394؛ در 249 ص؛ شابک: 9786003561373؛
با عنوان: آدمی دیگر؛ مترجم: سیامک عاقلی؛ تهران، نامک، 1395؛ در 220 ص؛ شابک: 9786006721583؛
و ...؛
یک شب در سال 1977 میلادی در سن بیست و نه سالگی پس از سالها رنج ناشی از افسردگی شدید (تمایل به خودکشی) یک دگرگونی عمیق را تجربه می‌کند. آن شب در حالی که با رنج غیرقابل تحمل افسردگی، از خواب برمی‌خیزد به یک شهود دگرگون کننده دست می‌یابد. او این تجربه را اینطور توضیح می‌دهد: «من نمی‌توانستم خودم را تحمل کنم. ناگهان سؤالی به ذهنم آمد که جوابی برایش نداشتم. این من کیست که نمی‌تواند خودم (سلف) را تحمل کند؟ ناگهان با یک فضای خالی روبرو شدم. در آن لحظه نمی‌دانستم که خود ساخته شده توسط ذهنم- با تمام سنگینی، مشکلات و زندگی کردن یا در گذشته ناخوشایند و یا آینده ترسناک - فروریخته و ناپدید شده است. فردا صبح که از خواب برخاستم همه چیز در صلح و آرامش بود. چون دیگر از خود (سلف) خبری نبود. تنها بودن و حضور را تجربه می‌کردم. تنها مشاهده گر بودم». این احساس ادامه پیدا کرد و او حسی نیرومندی از آرامش را در تمام موقعیت‌های زندگی تجربه کرد. تولی تحصیلات دکترای خود را نیمه کاره رها کرد، و به مدت تقریباً دو سال بیشتر وقت خود را در پارک راسل در مرکز لندن، در حالتی از سرخوشی عمیق به تماشای جهان نشست
اکهارت تله (تولی) (زاده 16 فوریه 1948 میلادی در آلمان) نویسنده و معلم معنویِ شهروند کانادا است. او پس از انتشار دو کتاب پر فروش نیروی حال و زمین جدید به شهرت رسید. در سال 2011 میلادی از سوی واتکینز ریویو به عنوان تأثیر گذارترین شخصیت معنوی جهان معرفی شد. در سال 2008 میلادی ستون نویس نیویورک تایمز او را محبوبترین نویسنده کتابهای معنوی نامید. تولی ادعا می‌کند که بیشتر سالهای زندگی اش را تا پیش از بیست و نه سالگی، که دستخوش یک دگرگونی درونی شد، در افسردگی گذرانده است. پس از این تجربه، او چند سال را بدون کار و سرگردان اما در حالت سرخوشی درونی گذراند، و پس از آن یک معلم معنوی شد. بعدتر، او به آمریکای شمالی مهاجرت کرد، و کتاب نیروی حال را در سال 1997 میلادی منتشر کرد. او ده سال در ونکوور کانادا زندگی کرد. تا سال 2009 میلادی تنها در آمریکای شمالی سه میلیون نسخه از کتاب نیروی حال و پنج میلیون نسخه از کتاب زمینی نو به فروش رفته است. در سال 2008 میلادی حدوده سی و پنج میلیون نفر در ده وبینار که با حضور تله (تولی) و اپرا وینفری در تلویزیون برگزار شد شرکت کردند. در حالیکه او از تعالیم مختلف معنوی تأثیر گرفته است اما هیچ دینی را نمایندگی نمی‌کند. ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
دوستانِ گرانقدر، این کتاب بیشتر حولِ محورِ « اهمیتِ زمانِ حال» و قدرِ هر ثانیه از زندگی رو دونستن، میچرخه ... صدالبته موضوعِ کتاب خیلی خوبه، ولی به نظر میرسه نویسندۀ این کتاب انگار تو این دنیا زندگی نمیکنه، نوشته هایِ کتاب میشه گفت از واقعیت دور بود، از کلّی جملاتِ به اصطلاح پیچیده که زیبا هم به نظر بیاد استفاده کرده و مهمتر از همه، سراسر شعار بود، شعارهایی که بعضاً عمل کردن به اونها سخت و دشوار هستش... به برخی از این جملات در کتاب اشاره کرده و برایِ شما خردگرایان، مینویسم
در صفحۀ 18 میگه: ««کاری را که بطورِ معمول فقط به منظورِ رسیدن به نتیجه ای انجام میدهید، با توجهِ کامل انجام دهید تا خودِ آن کار به نتیجه تبدیل شود، برای نمونه هربار از پله بالا و پایین میروید، به هر گام، هر لحظه و حتی هر نفس با دقت توجه کنید... یا هنگامِ شستنِ دست، به تمامیِ دریافت هایِ حسی مربوط به این کار توجه کنید: صدا و احساسِ آب، حرکتِ دستها ، عطرِ صابون و غیره»».......... خوب، دوستانِ گرامی، به نظرتون این کار شدنی هستش؟! یا اگر میشه انجام داد، آیا همیشه، میشه این کارها رو تکرار کرد؟! تصور کنید خسته از کارِ روزانه، واردِ منزل شده، و جهتِ شستنِ دست و صورت، میرید دستشویی، بعد با دقت به صدایِ آب گوش میدید، سپس به حرکت و در هم رفتنِ انگشتانِ دستتون و کشیده شدن دستها به هم در بینِ کف دقت میکنید... چشمها رو بسته و با آرامشِ خاطر، عطرِ صابون یا مایۀ دستشویی رو میبویید و میگید بَه بَه........ به نظرتون شعار دادن نیست؟ قبول کنید که فقط و فقط شعار و آرنگ هستش
در صفحۀ 107، میگه: ««راه صلیب، راهِ قدیمیِ روشنفکریست، صلیب به بهترین رویدادِ زندگیِ شما تبدیل میشود، به این ترتیب شما به تسلیم، به مرگ و به هیچ چیز بودن و الهی شدن وادار میشوید، راهِ صلیب یعنی روشن بینی از طریقِ رنج، مجبور میشوید دست و پا زنان و فریادکشان وارد ملکوت شوید»» ....... خووووب، دوستانِ خردمند، آخه الهی شدن یعنی چی؟ ملکوت چه چرت و پرتی هستش؟! از ملکوت و راهِ من درآوردی و مسخرۀ صلیب و خدا و این جور خزعبلات و موهومات صحبت کردن و به این خرافاتِ بی ارزش اندیشیدن «روشن بینی» در انسان به وجود میاره؟!!! ... اندیشیدن به مسائلِ خرافی، که زاییدۀ افکارِ بیمارِ موجوداتِ متوهم بوده و همچنین چیزهایی که نه دیده میشن و نه وجودشون قابلِ اثبات هستش، به نظرِ شما دوستانِ خردگرا، روشن بینی رو برایِ انسانها به ارمغان میاره؟ دوستان و عزیزانِ من، خواهشاً به طبقاتِ این زمین و خاکی که بر رویِ آن پای نهاده و ایستاده اید بیاندیشید، نه به ملکوتِ موهوم و طبقاتِ آسمان که نویدِ اون رو عده ای متقلب و دروغگو به شما دادن
دوستانِ خردمندِ من، در این کتاب با اینکه اصلِ موضوع بجا و درست بود ولی نویسنده فقط و فقط از جملات و کلماتِ به اصطلاح زیبا و آنچنانی و پر زرق و برق استفاده کرده، دوستانِ گرامی، خواهشاً فریب جملات و کلماتی که در بغچه هایِ زرّین و زیبا عرضه میشن رو نخورید، هر زمان در یک جمعِ در حالِ سخنرانی و یا با خواندنِ کتاب هایی که سرشار از این گونه جملات و کلماتِ گِریم شده و یا بَزَک شده هستش، برخورد کرده و با این نوع جملات مواجه شدید،حواستون را شش دانگ جمع کنید، چون بَزَک را در جایی خرج میکنن، که بی محتوایی در آنجا موج میزنه
پیروز باشید و ایرانی
مشاهده لینک اصلی
آقای Tolle صرف دو سال نشستن در نیمکت پارک و به سادگی @ زندگی در لحظه @ قبل از نوشتن این کتاب. من شک دارم که آیا تا به حال در زندگی ام چنین کاری را انجام خواهم داد، با این حال پیشنهاد او ارائه می دهد که ما همه زمان های مضحک یا نگرانی در مورد آینده را صرف می کنیم، یا زندگی در گذشته من را به شدت تحت تأثیر قرار داده است . تا زمانی که من این کتاب را بخوانم، هرگز متوجه نشدم که چگونه ذهنم را درک می کنم اگر می خواهم آن را بگذارم. توکل خواننده را مجبور می کند تا سلطنت ذهن خود را بر عهده بگیرد، تمرکز بر زیبایی و عشق در اطراف او، همانطور که همه ما وقتی بچه بودیم و جهان پر از تعجب بود. ما هنوز در همان جهان هستیم، اما چشم انداز ما از جلسات، قرار ملاقات ها، کارنامه های کاغذی، بدهی ها، تیک تاک ساعت ها، نزدیک شدن مهلت ها، نارضایتی های گذشته و تخریب ها، بحث و گفت و گو ادامه دارد. تول نشان می دهد که ما توانایی تمرکز در این لحظه را داریم، همانطور که تنها آن چیزی است که ما واقعا داریم. گذشته گذشته است و آینده در اینجا نیست و شاید هم نباشد. یک کتاب بسیار آموزنده. من آن را به هر کسی توصیه می کنم که مایل به بهبود کیفیت این لحظه زندگی خود هستند.
مشاهده لینک اصلی
هیچ راهی خوب برای این کار وجود ندارد. من این کتاب را با اشتیاق آتشین متنفرم این باعث نشد که من صلح را احساس کنم. در عوض، این باعث شد که من بخواهم بازوی من را بخورم. شرط می بندم اگر ما از اکتهارت توله درخواست کرد که چرا این احساس را داشتم، بید می گوید من واقعا به پیام او گوش نکردم. مشکلات من با این کتاب به شرح زیر است: اول از همه، تن کتاب بسیار نزولی بود. نوشته شده در یک فرمت سوال / پاسخ، بسیاری از پاسخ آغاز شده با @ یور واقعا گوش دادن نیست @ و یا @ شما نمی دانید که من می گویند. @ راه برای ضربه زدن به کسی که whenrey پایین، شخص. ثانیا، احساس کردم که او اغلب فلسفه و پیام های معنوی دیگری را در بر می گیرد و آنها را متناسب با نیازهایش پیچیده می کند. در حقیقت، او می خواهد مردم را به این فکر نکنند. من این ایده را به عنوان یک فرهنگی که بیش از آن تجزیه و تحلیل می کنیم و چه چیزهایی نداریم، می گیریم، اما پیام او اساسا متوقف کردن تفکر با هم بود. با عرض پوزش اکهارت، اما همه ما نمی توانیم برای سال ها در اطراف بمانیم، در نشست پارک ها در حالت خوشبختی خوابیدیم. همچنین، آیا عکس او را در پشت کتاب دیده اید؟ او به نظر می رسد فقط نوعی از مردی است که توطئه برای برداشتن جهان است. او می خواهد ما را متوقف به تفکر برای خود به طوری که او می تواند برای ما فکر می کنم! با عرض پوزش، به واقعیت بازگشت. اساسا، من این احساس را نداشتم که این کتاب برای هر کسی که به دنبال آن هستید هدفی واقعی یا مشاوره ارائه دهد.
مشاهده لینک اصلی
این کتاب را به عنوان یک سالاد میوه ای از عصر نیویورک و کلیسای شبه مدیحه ای که به زیبایی خالص و بی معنی تبدیل شده اند، آسان می کند و به عنوان یک درمان برای آنچه که در عصر سنی خود بیگانه است، فروخته می شود. در حقیقت، این همان چیزی است که در آن است و این همان چیزی است که من انجام می دهم. این کتاب با آنچه که خوانندگان متون مذهبی، آرشیوهای ارشاد و هکسلی را می سازد، در می آید: «درهای ادراک به عنوان یک تجربه عرفانی، عید پاک یا سفر عرفانی تشخیص داده می شوند: یک شب نه چندان بعد از بیست و نهمین سالگرد تولد من در ساعت های اولیه بیدار شدم با احساس تهدید مطلق ... \"من یکی یا دو نفر هستم؟ اگر من نمیتوانم با خودم زندگی کنم، باید دو نفر از من باشند: «من و خودم» که نمیتوانم زندگی کنم. @ شاید شاید، @ من فکر کردم، فقط یکی از آنها واقعی است. @ ... من بنابراین این تحقق عجیب و غریب که ذهن من متوقف شده است، اغراق شده است. من کاملا آگاه بودم، اما هیچ افکار دیگری وجود نداشت. سپس احساس کردم که به نظر می رسید مانند یک گرداب انرژی. در ابتدا یک حرکت آهسته بود و پس از آن شتاب گرفت. من ترس شدید گرفتم و بدنم شروع به لرزش کرد. من کلمات را شنیده ام @ هیچ چیز را نمیشناسم @ همانطور که در داخل قفسه سینه صحبت می شود. من می توانستم احساس کنم خودم را به یک خالی مکیده ام ... اشک ها به چشم من آمدند. من بلند شدم و به اطراف اتاق رفتم اتاق را به رسمیت شناختم و هنوز می دانستم که قبلا هرگز آنرا دیده ام. همه چیز تازه و بی وقفه بود، همانطور که اگر آن را فقط به وجود آمد. بعد از این تجربه، اولیچچی تول برای یک دوره عرفانی غم انگیز تبدیل شد، خودش را اکهارت (احتمالا پس از عهد مسیحی مارتین اکتارت مسیحی) قرن بیست و یکم را بازسازی کرد. و در نهایت به یک معلم معنوی، نویسنده و سخنرانی مهمان با موفقیت فوق العاده تبدیل شد. تذکر اولیه کتاب بسیار معقول است، اگر غیرشخصی باشد. ما فقط در حال حاضر هستیم؛ گذشته و آینده ما ساختارهای ذهنی است. شرم آور است که لذت بردن از حال حاضر، اغلب توسط پشیمانی در مورد گذشته و نگرانی در مورد آینده خراب می شود. با توجه به شدت بیشتر در حال حاضر، ما می توانیم محتوا بیشتر و بیشتر تحقق یابد. همانطور که این صفحه 229 صفحه را پر نمی کند، ما به بحث های طولانی در باره @ pain-body @ می پردازیم، یک نظریه جالب در مورد جریان قاعدگی به عنوان وسیله ای برای روشنگری و یافتن تعجب آور که به عنوان یک عضو از نژاد بشر، من همراهی شخصی و مسئولیت تمام جنایات و نسل کشی های قرن بیستم، از جمله قبل از تولد من. این سبک به طور کلی چابک است، هرچند اکهارت گاهی از فاکس دیالکتیک استفاده می کند تا اعتراضات واضحی را به خط افکار او مطرح کند، که با نادانی واکنش نشان می دهد. یک ویژگی مفید این است که استفاده از یک نماد مکث (§) برای نشان دادن نقاطی که در آن @ ممکن است بخواهید برای یک لحظه متوقف شود، تبدیل شوید و احساس کنید و حقیقت آنچه را که گفته شده است، تجربه کنید. متن با تجزیه و تحلیل مختصری از نقل قول از سنت های مختلف مذهبی، ظاهرا از بسیاری از هفته ها در مطالعه یخچال و آهن استفاده می شود. § من خوشحالم که این کتاب را بخواند، اگر فقط در درک بیشتر از ادبیات معاصر جدید عصر جدید / معنوی به دست آورد. اگر این کتاب زندگی شما را تغییر داده است، لطفا به من حمله نکنید، اما برای لیگاتورهای خود به ذهن و بدن درد و رنج می اندیشیدم که درک من از این را مختل می کند. __ این متاسفانه یکی از بررسی های محبوب من است. من فقط می خواهم اضافه کنم که من به طور خودکار از تمام نوشتن روی این تم ها متنفر نیستم. من به شدت توصیه ذن ذهن، مبتدیان ذهن (Shunryu Suzuki)، معجزه ذهن (Thich Nhat هان) و شجاعت به (Tillich) در میان دیگران است.
مشاهده لینک اصلی
وقتی ما می گوئیم که کافی است کافی است در زندگی ما وجود داشته باشد. این چیزی است که این کتاب در مورد آن است. در یکی از بزرگترین آثار خود، اکتارت Tolle به معنای واقعی معنویت ما می آموزد. او اهمیت لحظه کنونی را به ما می آموزد. از طریق شناخت نفس او ما را از اینکه چگونه زندگی ما را از بین می برد آگاه می کند. من این را به هر کسی که به دنبال معنای واقعی زندگی خود و هر کس که از چیز معمولی مریض و خسته است توصیه می کند. اولین بار که من با این کتاب مواجه شدم، زمانی بود که اپرا انتخاب انتخاب کتاب خود را، زمین جدیدی معرفی کرد. من شنیدم که او این را ذکر کرده و در حالی که من در کاتالوگ آنلاین کاتالوگ مدرسه ما در اینجا در فیلیپین جستجو کردم، آن را برای قرض گرفتن در دسترس قرار دادم. بنابراین من بلافاصله آن را در طی پنج روز خواندن. پس از خواندن اولین بار آن پیام را فکری درک کردم. این دلیل آن بود که من در زندگی خود آنرا اعمال نکردم. اما چند روز پیش من شروع به حملات وحشتی کردم و من در آستانه خودکشی بودم. من خیلی نا امید شدم چون تصمیمی اشتباه گرفتم که دوره های من را در مدرسه من تغییر دهم. من خیلی افسرده بودم چون واقعا نمی دانستم با زندگی ام چه می خواهم. به نظر می رسد جهان به اندازه کافی گرسنه است. وقتی این بدتر شد، با مشاور مدرسه مشورت کردم. با این حال به نظر می رسد که کافی نیست بنابراین بدون هیچ دلیل واقعی، من شروع به تماشای ویدیوهای اپراس درباره زمین جدید کردم و این کتاب را به خاطر آوردم. من دیروز قرض گرفتم و فقط چندین بار آن را خواندم. سپس من شروع به درک آن نه در سطح ذهن، بلکه در سطح روح. و بدون حادثه روشن شدم. من هنوز احساس می کنم مزایای آن در این لحظه وجود دارد. من شروع به پذیرفتن چیزی کردم تا خودم را با خودم شناسایی کنم. من نمی توانم بگویم که من پس از خواندن این کتاب مانند برخی از @ کتاب های خود کمک @ دوست دارم شما را خوشحال می کنم. اما می توانم بگویم که من صلح هستم، زیرا از کارهای نفس آگاه هستم و با آن آشنا نیستم. بنابراین اگر شما به اندازه کافی از جنون این دنیا داشته باشید، قطعا این کتاب را توصیه می کنم. اما فقط آن را درک نمی کنید، آن را اعمال کنید.
مشاهده لینک اصلی
اول از همه، من باید به همه انواع کتاب های خودمحور و همچنین مسائل مربوط به عصر جدید خیلی احترام بگذارم. من مؤمن هستم من به شدت از همه چیز درباره OBE، تجدید حیات، karma، ذهن، تمرینات مراقبه خواند و سعی کردم از آنچه که در زندگی روزمره خواند استفاده کنم. بنابراین، البته، من به دنبال این کتاب بودم، به خصوص به عنوان آن را به من توسط افرادی که به نظر من ارزش آن را توصیه می شود. و من آه من، فریب کل آن نیست. من تا زمانی که متوجه شدم نمی توانم بیشتر از این زباله بگیرم تقریبا نیمی از کتاب را ساختم. آقای Tolle @ wisdom @ را (که در واقع واقعا او نیست) را تحسین می کند با نادیده گرفتن @ I-know-it-all @. او تنها یک روشنفکر (البته) است. همه ما فقط به حقیقت خود گوش می دهیم و درas is @ base دنبال می کنیم. بدون تفکر به خود اجازه داده شده است. در واقع، فکر کردن برای شما بد است، بنابراین باید به طرز محسوسی مورد استفاده قرار گیرد. اگر شما با هر کدام از نکات او مخالفت کنید، او فقط به شدت پاسخ می دهد که @ شما نمی دانید @، این نمی تواند با ذهن شما @ و غیره دسترسی پیدا کنید و غیره. او به طور منظم به شما یادآوری می کند که شما متعلق به نوع وحشتناک انسانی است که میلیون ها نفر را می کشد از دیگران. من با آن موافق هستم - اما من تعجب می کنم که چرا او خود را به عنوان کسی که بالاتر از آن انسان های زشت است فکر می کند؟ چه، او خیلی از @ @ بودن @ حالا که اجداد خود را گناه نکردن به او نگرانی؟ گام بعدی این است که او را به خدا دعوت کنید و پول خود را بیاورید زیرا به هر حال آن را برای شما خیلی مادی است :) و در واقع آن شوخی نیست - زمانی که می بینید که چگونه بسیاری از مردم به شدت از تعالیمGorte خود دفاع می کنند و به کسی که موافق نیست حمله می کنند در مورد ارزش معنویincredible @ این کتاب ... خوب، آیا این چیزی را به شما یادآوری می کند؟ ایده های اساسی این کتاب - بودن در حال حاضر، نه بیش از حد در گذشته و آینده شما زندگی می کند، نه بیش از حد قدرت را به افکار شما - البته کاملا مربوطه. اما بسیاری از کتاب های دیگر که همان پیام را در سبک بسیار بهتر ارائه می دهند وجود دارد. Tolle تکرار همان چیزها را بارها و بارها، مخلوط کردن آنها را با بیت و قطعات ادیان و آموزه های مختلف. همه چیزهایی که او باید بگوید می تواند در چند صفحه بیان شود. اما پس از آن، نوشتن یک کتاب کامل بسیار بهتر است، زیرا شما می توانید آن را برای بسیاری از افراد به فروش برسانید. و اگر چه زمان ممکن است یک توهم باشد، پول برای اطمینان نیست؛) خودتان یک مزیت دارید و اگر بخواهید قدرت را در حال حاضر بخوانید، چیز دیگری بخوانید. مجموعه ای از مدیتیشن های ساده باعث شد که من احساس بیشتری نسبت به این مامبو خنده دار داشته باشم و به آرامش برسم.
مشاهده لینک اصلی