کتاب شفای زندگی

اثر لوئیز ال هی از انتشارات معیار - مترجم: لیلا آزادی-بهترین کتاب های روانشناسی

The key premise of the book is that because the mind and body are connected, illnesses of the body somehow have their root causes in emotional and spiritual aspects of the mind and its beliefs and thought processes. While modern medicine concerns itself with eliminating symptoms of disease in the body, using tools such as chemotherapy and other pharmaceutical drugs and various surgical techniques, Hays approach is to identify and work to resolve what she perceives as the mental root causes of disease. Hay believes that the causes of dis-ease include stress and unhealthy thought patterns and beliefs about oneself, and postulates that the most fundamental way to affect positive change in the body is to change the way we think.


خرید کتاب شفای زندگی
جستجوی کتاب شفای زندگی در گودریدز

معرفی کتاب شفای زندگی از نگاه کاربران
فوق العاده ترین و دوست داشتنی ترین کتاب زندگیم...همیشه اولین ها بیاد موندنی هستن حتی اگه دیگه نری سراغشون...اما این کتاب هنوزم که هنوزه همراه همیشگیمه...

مشاهده لینک اصلی
تو اين كتاب نويسنده اقسام بيماريهاي جسمي رو به نوع ديدگاه وو تفكرات افراد مربوط ميكنه و بيماريها را طبقه بندي خوبي كرده.... خوندنش ميتونه براي شناخت بهتر ارتباط جسم و ذهن مفيد باشه

مشاهده لینک اصلی
من به این کتاب به عنوان یک کتاب صوتی از سی دی گوش کردم. من فقط از طریق اولین دیسک آن را قبل از تصمیم گیری برای من نبود. در ابتدا به نظر می رسید که برخی از معنی آن را داشته باشیم، که ما خود را با اندیشه های سمی مسموم می سازیم، اما پس از آن نویسنده (که نیز روایتگر بود، به اعتقاد من) شروع به کنار گذاشتن مفاهیم کرد که بسیاری از آنها با آن مواجه بودند. به عنوان مثال، او اشاره کرد که مطالعه تاریخ ناسازگار است و ما باید به جای اینکه فرزندانمان را درباره اینکه چگونه ذهن ما کار را از نظر روانشناختی آموزش می دهد، آموزش می دهد. ایده بدی نیست که آنچه را که ما به فرزندانمان آموزش می دهیم، بپردازیم. من فقط گفتم .....

مشاهده لینک اصلی
اگر بخواهید کار روانی انجام دهید تقریبا هر چیزی را می توانید شفا ...

مشاهده لینک اصلی
من برای مدتی به خواندن آن ادامه دادم، و در حالی که خواندن (تا کنون) انجام شده است، انجام برخی از تمرینات آن را نشان می دهد. هنوز در حال تلاش برای کشف کردن WHY، اما من برخی از indklings.I فکر می کنم، اگر شما این کتاب را بخوانید و انجام اعتراضات و تمرینات پیشنهاد شده زمانی که شما در محل عاطفی مناسب برای انجام آنها، این کتاب به طور بالقوه می تواند تغییر زندگی است. در اینجا بسیار خوب است، در مورد رد منفی بودن و در آغوش گرفتن یکی از دوست داشتنی ها و ارزشمندی، من فکر می کنم همه باید این کتاب را بخوانند. به این ترتیب، مادر من از سرطان سینه مرده است. من می دانم که او مرا دوست داشت و می خواست با من باقی بماند؛ من دیگران را دوست دارم، عمیقا و کامل، و می خواستم در این زندگی باقی بمانم. برای نشان دادن این که اگر شما عاشق / خودتان را به اندازه کافی قبول کنید، می توانید چیزی را درمان کنید، حتی سرطان، به نظر من بیش از چیزی کمی شبیه به سرزنش قربانی برای خواسته شدن / مرتکب شدن به اندازه کافی بهبودی است. احتمالا من چمدان خودم را که در آن تعلق ندارم از بین می برم. شاید من نمی خواهم این احتمال را قبول کنم که مادرم مرا انتخاب کند تا بتواند در این زندگی بماند. من می گویم IMO 95٪ از این کتاب فوق العاده است. اما من نیز به درستی یا نادرست معتقدم که حتی با قلب و روح در جای درست، حتی با پذیرش و دوست داشتن خود را تا آنجا که ممکن است انسان، که حتی با تعادل کامل از رژیم غذایی و ورزش و خانواده، دوستان و انرژی حمایت برخی افراد هنوز از بیماری ها و بیماری ها و نیز حوادث ناشی می شوند. زندگی خود یک وضعیت مرگبار است؛ انسانها به معنای زندگی در سلامتی کامل نیستند (برای اینکه ما باید خودمان را بدون مبارزه برای پذیرش بیماری و ناتوانی خود از بین ببریم، همانطور که هی آن را به طرز وحشیانه بیان می کند). شاید نگرش بدبینانه من این است که امکانات را خراب می کند برای من، من نمی دانم من این کتاب را توصیه می کنم و قصد دارم دوباره آن را در آینده بخوانم.

مشاهده لینک اصلی
من فکر می کنم همه شما باید بدانید برای این بررسی این است که لوئیز هی فکر می کند که همه ی بیماری ها با تفکر منفی ایجاد می شوند. من فکر می کنم این است که به طور کامل با برخی از اصلاحات مهم که من اشاره به آن است کاملا نادرست است. اگر بخواهید این کتاب را بخوانید، من می خواهم، زیرا فکر می کنم برای این مزایا وجود دارد، اما من البته با تفکر انتقادی تمرینات را با تفکر انتقادی تمرین خواهم کرد. منظورم این نیست که شما یک اصالت نیستید! یکی از جالب ترین معیارهایی که من در سال جاری کشف کردم این است که «بر روی چیزی که برای شما کار می کند را بگذارید و بقیه را بگذارید». همه ما به طور ضمن این کار را هنگام خواندن انجام می دهیم، اما این قانون را یافتم در هنگام خواندن این کتاب اهمیت خاصی دارد. به عنوان مثال، به معنای واقعی کلمه، به شدت دلسرد می شود: \"تحریک و آزاد شدن خشم باعث سرطان خواهد شد. در حالی که این ممکن است ساده به نظر برسد، من آن را دیده ام و تجربه کرده ام. »اما با توجه به این که افکار منفی من خیلی با فقدان شواهد کار می کنند، و همه چیز با احساسات، اعتماد به نفس من چیست؟ زندگی من، که من توانایی راه رفتن را از طریق دیوارها و استفاده از انگیزه ای که این فکر ایجاد می کند، حتی اگر هرگز از دیوار عبور نکنم؟ تصور کنید من فریبکارانه بودم و به خودم گفتم: «هرگز نگران نباشید که در فضای محدود قرار داشته باشید، زیرا اگر چنین اتفاقی بیفتد، فقط می توانم راه بروم.» من ترس غیر منطقی را با راه حل نامعقولی . من دریافتم که این ایده عجیب و غریب است، اما کتاب ها و بازنگری ها بسیار راحت است. من هجده ساله بودم و با خیال راحت به سمت خیابان رفتم. ظاهرا کسی چیزی از هموفونیک به ما خیره شده بود (من هم با او مشکلی داشتم و ودکا را متوجه شدم و اکنون متوجه می شوم که دستی نگه داشتنش احتمالا بیان احساسات نیست اما دعوت به چنین حمله کلامی [البته پیشنهاد نمیکند البته ، هر بار که یک زن و شوهر همجنسگرا دست نگه دارند، نباید آنها را عمدا دعوت به قصاص کرد / سزاوار آن هستند] - این قوانین حقیقی در عمل قبل از اینکه من حتی نقطه نظر من را، حتی اگر این پرانتز در کنار نقطه است؟) دوست پسر من چیزی را پشت سرش گذاشت، در روحیه ای بود که به تخت من بر می خورد، CRIED، سپس گفت که او به خودش افتخار می کند چون اولین بار او مبارزه را حل کرد بدون مشت کردن کسی (به من بگو من دعوت این مرد به سمت خودم را از طریق خود من 18 Y / Oâ € ™ ثانیه منفی خود ارزش!) هرگز به من نقطه عطف: من مثل، \"همه چیز خالی است. H8ers h8.â € ™ او مانند بود، اما تصور کنید که آنها به زن و شوهر همجنسگرا بعدی می گویند که ممکن است 17 و آنها اعتماد به نفس ندارند؟ آیا شما اعتقاد دارید که چرا او می خواست به عرشه یک کس یا دو؟ من نمیدونم اما همچنین، من نمی دانم که چه کسی بعد از مرگش فکر می کند هنگام خواندن این کتاب. من می دانم که من یک مرد بالغ با توانایی برای فکر کردن برای خود و رد ایده هایی که برای او کار نمی کنم، و من بیشتر از دوستان عزیزم می گویم، بنابراین من این کتاب را به عنوان خودم بررسی می کنم و برای آنها. این یک داستان دیگر است. من اخیرا یک دوست را در مورد زمانیکه من فریاد زدم، گفتم. من گفتم به کسی که با من کار می کند، پدرم هم اکنون نیز داستان را می نویسد، که این همکار پاسخ داد، \"اوه خیلی خوب است که از شما بهتر باشد، زیرا او تجربه بسیار بیشتری از زندگی شما دارد شما انجام می دهید. «مشکل چیست؟» دوستم گفت. â € ~Youâ € ™ دوباره بسیار حساس است. آنچه او گفت، درست بود. \"من گفتم،\" ما در این رستوران در جشن ارتقاء که در محل کار داشتیم، خارج شدیم. \" من به شما می گویم â € œCheers. اما به یاد داشته باشید، موفقیت های شما در نهایت به معنای بیشتر تنها به خودتان است. در اینجا همیشه کسی بهتر است و ما قبل از این که متوجه آن شوید، مرده اید، هرچند که همه چیز به این معناست که هیچ چیز نیست. »همه اینها درست است. اما فقط به این دلیل که درست است، آیا این موضوع به معنای استفاده از آن در گفتن آن نیست؟ ما معتقدان داستان هستیم، بیشتر ما در اینجا هستیم. با این حال ما باید داستان را به صفحه محدود کنیم؟ Isnâ € ™ t زندگی می کنند به خودتان گمراه؟ چگونه توهم را تعریف کنیم؟ مطمئنا، به عنوان مثال، ما صبح روز بعد صعود می کنیم، زیرا انتظارات مثبت در مورد نتیجه روز وجود دارد، اما آنچه که نتیجه آن کاملا فراتر از توانایی های ما برای پیش بینی است. بله، ما می توانیم به صورت مقدماتی حدس بزنیم، اما در پایان فقط حدس می زنیم. نتیجه نهایی نتیجه بهتر می شود اگر ما عمدا اعتماد به نفس خود و انتظاراتمان را فراتر از آن چه که ممکن است از روزهای گذشته فکر کنیم را افزایش می دهیم یا این یک کار خطرناک است که ما را برای شکست می کند؟ صادقانه نمی دانم اما من سعی کردم به لحاظ معنوی خودم را به طور کامل بر روی نافذ نگه دارم و به شما تضمین می کنم که در آن بسته تغذیه کافی نیست. بنابراین من برای آنچه که خارج از آن هستم باز است و آنچه را که راحت است رد می کنم. مسائل پدیده ای واقعی هستند. شايد هي اهميت آنها را بيش از حد ارزيابي کند، اما درسي ارزشمند در اينجا وجود دارد. آیا این عصبانیت به نظر می رسد که اگر کسی ایدز را مبتلا کرده است، به دلیل این که خودشان را لعنت می کنند؟ اگر این را جدی بگیرم بله اما من اخیرا این مستند را به نام Chemsex تماشا کردم، به اعتقاد من، معاون، که به شما می گوید همه چیز را که شما باید بدانید که آیا شما باید آن را نیز تماشا کنید، ببینم. مستند درباره ترکیبات گاه مرگبار است ...

مشاهده لینک اصلی
این کتاب یکی از آن کلاسیک های بی انتها است که قواعد اساسی اندیشه جدید را می پذیرد و آنها را در دسترس، مناسب و مخصوصا برای افرادی که ممکن است با چالش های عاطفی یا جسمی مواجه شوند، در دسترس، مناسب و کاربردی قرار می دهند. با توجه به اینکه لوئیس هیز با این کتاب معرفی شده است، درست چند ساعت قبل از جلسه با او، من متوجه شدم که این یک ابزار ارزشمند برای برداشت از آنچه که من بیش از حد @ relig @ و @ Jesus-talk @ در نوشته های دکتر ارنست هولمز در آن زمان که من آن را خوانده ام، من با ایدز تمام شده تشخیص داده شد و گفت که من ظرف 24 ماه مرده است. من علاقه ای به مذهب یا الهی نداشتم و این روشنفکر لوئیس، سادگی و توانایی به قلب فکر جدید بود که منجر به سفر شفا 26 ساله من شد. این کتاب را به هر کسی که جدی در مورد حرکت موانع، ظواهر و مشکلات زندگی گاهی اوقات ارائه می دهد توصیه می کند. و مهارت های تسلط بر زندگی را یاد بگیرند. این کتاب و مطالعه Lojong (هشت آیت از تبدیل فکر) ابزار ضروری برای کسانی که متعهد به ایجاد یک زندگی پر سر و صدا، سالم و پر جنب و جوش است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب شفای زندگی


 کتاب م یا مارهای خیلی خطرناک
 کتاب روان شناسی تحولی در گستره زندگی
 کتاب جعبه ابزار تروما
 کتاب چرا دودل بودن آن قدرها هم بد نیست؟
 کتاب داعیه های هنر
 کتاب یافتن فضایی برای رهبری