ویلیام گلاسر، روانپزشک روانپزشک کالیفرنیا، نویسنده «i واقعیت حاملگی» معتقد است که تقریبا تمام بدبختیهای انسانی توسط افرادی که در تلاش برای کنترل دیگران هستند، ایجاد می شود. در واقع، او می گوید، تنها رفتار ما می توانیم کنترل کنیم؛ خودمان؛ به همین ترتیب، هیچکس نمیتواند کاری را انجام دهد که ما نمیخواهیم. تنها زمانی که ما انرژی خود را صرف تلاش برای مجبور کردن دیگران به انطباق با ایده هایمان می کنیم و یا اینکه آنها را از انجام دادن همین کار به ما برسانیم که ما بتوانیم همانطور که می خواهیم زندگی کنیم. Glasser باعث می شود که این ماده تا حدودی دشوار است که با نمونه ها و مطالعات موردی از عمل خود ساده تر درک شود. به عنوان مثال، او به مردی می گوید که همسرش او را ترک کرده است که تنها انتخاب او تغییر او است که او می خواهد او را انجام دهد یا تغییر شیوه برخورد او با او است. گلاسر می گوید، در حالی که انجام این کارها ضرورتا همسرش را به عقب بر نمی گرداند، مطمئنا او را بهتر خواهد ساخت. Glasser می نویسد: "هنگامی که ما در واقع متوجه شدیم که می توانیم تنها رفتار خود را کنترل کنیم، بلافاصله شروع به تعریف مجدد آزادی شخصی ما می کنیم و در بسیاری از موارد می بینیم که ما آزادی بیشتری نسبت به آنچه ما درک می کنیم، هستیم."
خرید کتاب تئوری انتخاب
جستجوی کتاب تئوری انتخاب در گودریدز
معرفی کتاب تئوری انتخاب از نگاه کاربران
تا وقتی معتقدیم می‌توانیم دیگران را کنترل کنیم یا دیگران ما را کنترل کنند، احساس بدبختی خاموش نخواهد شد
مشاهده لینک اصلی
نمیدونم از خوش شانسیه یا علاقه که کتابهای روانشناسی ای که دستم میرسه هرکدوم دیدگاه های تازه ای بهم میدن و خوندنشونو مفید میدونم.
در اول کتاب درباره ی کنترل بیرونی و تئوری انتخاب توضیحاتی میده و معتقده دنیا و روابط ما همه بر اساس کنترل بیرونیه که به طور خلاصه میشه گفت همون دیگران خواسته هامونو انجام بدن و یا میخوان که خواسته هاشونو انجام بدیم ه، به جز تنها استثنائی که آدم ها با قوانین تئوری انتخاب کار می کنن و اون روابط دوستان صمیمیه. چرا که به دلیل عدم روابط خونی و تعلقات دیگه که در رابطه هایی مثل والدین و فرزندان یا زن و شوهر وجود داره، رابطه ی صمیمانه به محض اعمال کنترل بیرونی، فروپاشی میکنه.
راجع به روابط انسان ها،براساس 5نیازی که برای همه در نظر میگیره صحبت میکنه. نیاز به بقا، عشق و احساس تعلق، قدرت، آزادی و تفریح که بر اساس کدهای ژنتیکیمون(تا حد بسیار زیادی غیر قابل تغییر)، قدر هر نیاز یا تمایل به ارضا آون در هرکس متفاوته. 5نیازی که در همه وجود داره و شکل گیری یکی منوط به رفع قبلی نیست. من تئوریش تو این زمینه رو نسبت به دسته بندی های تیپ های شخصیت و نیاز های مازلو، بیشتر میپسندم.
مفهوم @رفتار کلی@ که شامل @عمل@، @تفکر@، @احساس@ و @فیزیولوژی@ ه تعریف میکنه که دوتای اول تحت کنترل فرده و دوتای بعدی در راستای اونا و به طور غیر مستقیم ایجاد میشه و مجموعه اینها میشه رفتاری که ما @انتخاب@ میکنیم. به عنوان مثال روی@افسردگی کردن@ مانور میده که یک رفتاره انتخابیه نه اتفاق. راجع به @دنیای مطلوب@ توضیحات جالبی میده، دنیای خیالی و ایده آل هر فرد،شامل همه آدم ها، اشیا و وقایع دوست داشتنیش. اولین و جاودانه ترین موجود این دنیا،خود فرده که با بیرون کردن خودش از این دنیای مطلوب، خودکشی امر محتملیه.
راجب تئوری انتخاب در روابط زناشویی،والدین و فرزندان، مدرسه و محیط کار توضیح میده که بنظرم مثال ها و توضیحات میتونست مفصل تر و روشن تر نقش کاربردی تئوری انتخاب در هر موضوع رو بیان کنه.
در کل دید جدید و جالبی داره، گاهی در بین یه مفهوم کلی و مفصل، نکته های ظریف و جدیدی میگه که به سوال های ذهنی آدم از بعد خودش جواب میده.
گرچه تکرار و اصرار به خوب و ماثر بودن تئوری انتخاب و جایگزینی اون با کنترل بیرونی بیش از اندازه و به طور پیوسته در تمام کتاب دیده میشه و کسالت آوره،اما به طور خاص 40 صفحه از کتاب شامل 1 فصل،چیزی بجز این نیست و واقعا بی مورده.
اگه به مسائل روانشناسی علاقه مند هستین، پیشنهاد میکنم حداقل بخش اول کتاب رو بخونید و بقیه کتاب رو به صورت موضوعی ادامه بدین.
مشاهده لینک اصلی
دیدگاه من کاملا به جهان تغییر کرده و روابط من را ادامه می دهد. بسیار توصیه می شود.
مشاهده لینک اصلی
بهترین خلاصه ای از نظریه انتخاب این است که ناخودآگاه تقریبا همیشه از یک رابطه نامطمئن حاصل می شود و روابط نامطلوب تقریبا همیشه شامل یک شخص در تلاش برای کنترل دیگران است. شما نمی توانید شخص دیگری را کنترل کنید. شما فقط می توانید به آنها اطلاعات بدهید. * این کتاب این را گسترش می دهد تا درباره استفاده از این دانش برای تبدیل شدن به یک همسر، والدین، کارفرمای، معلم و دوستان بهتر صحبت کند، هرچند که شما تصور نمی کنید دوستانتان را کنترل کنید. بسیاری از کتابهای خودآموزی به ویژه کسانی که با روانشناسی یا فلسفه مشغول به کار بودند، خواندند، بنابراین وقتی یک دوست این را به عنوان یک کتاب زندگی در حال تغییر دادن توصیه کرد، من شک داشتم. اما اگر یک دستورالعمل خوب را از یک کتاب آشپزی دریافت کنید، کتاب آشپزی معمولا ارزشش را دارد، بنابراین به هر حال آن را دریافت کردم. من فقط یک کتاب دیگر در مورد روابط بین فردی (گفتگوهای کلیدی) خواندم و به طور شگفت انگیز، این دو کتاب نه تناقض یا همپوشانی داشتند. به عنوان مثال، اگر مشکل شما این است که فرزندتان از انجام کارهایتان اجتناب کند، گفتگوهای مهم شما نشسته اید و توضیح دهید که چرا انجام کارهای مهم مهم است، تا زمانی که کودک متوجه شود که او شام را تا زمانی که غذاها انجام نمی شود، شام بخورد. نظریه انتخاب می گوید برای متوقف کردن ناخشنودی و کار کردن با وقت خود با دختر خود، وقت کافی را صرف انجام آن می کند تا شما را به اندازه کافی دوست دارد که کارهای خود را انجام دهد. (افشای کامل: در تجربه من، هیچکدام کار نمی کنند. بچه های من خیلی تنبل هستند.) ویلیام گلاسر، قضاوت شده توسط منابع فرهنگی مدت زیادی است که یک مشاور است. او لیست قابل توجهی از کتاب ها دارد و ظاهرا موفقیت های حرفه ای او شامل مشاغل صحبت کردن، بازدید از مدرسه و برنامه های گسترده بر اساس نظریه انتخاب است. این کتاب در بعضی مواقع اغراق آمیز است، اما با در نظر گرفتن اینکه چه میزان تجربه دارد، کمی از آن عذرخواهی می کند. اما مهارت های نوشتن او می تواند از کمک کمی استفاده کند. او نمودارها را برای زمانی که نمودارها نامیده می شوند، شامل نمی شود و در معرض خطر ترین او یک اصطلاح @ quality world @ را اختراع کرد، به این معنا ... خوب، آن را مانند هفت فصل به من نشان دادم که چطور می دانم چطوری به آن معناست. Timmy نمی کند در مدرسه خوب است، زیرا مدرسه در دنیای کیفیت خود نیست @، شما باید چند نفر در دنیای کیفیت خود داشته باشید @ @ Frankly، عزیز من، شما در جهان با کیفیت من نیست @ در نهایت، من متوجه شدم @ در XS @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ انجام شده. اما پس از آن، اگر او اصطلاحی را ایجاد نکرد، او نمیتوانست از آن برای بازاریابی برنامه های توسعه مدرسه و جامعه خود استفاده کند، بعضی از آنها امیدوار کننده بود. بیشترین بخش در مورد این کتاب برای من این بود که او جلسه مشاورهی فرضی را میان خود و فرانچسکو، قهرمان از مرزهای کشور مدیسون. Francesca پس از عاشق او برگشته است تمسخر ناپذیر است، رها او را به زندگی کسل کننده ساخته شده حتی خسته کننده توسط جرقه ناپدیدش از هیجان. در این شرایط فرضی، شیشهسر توصیه می کند که در گذشته و در مورد رابرت (که نمی خواهد دوباره به آنجا برگردد)، اما به جای فکر کردن درباره چیزهای خاصی که می تواند برای بهبود شادی او در حال حاضر انجام دهد، فکر می کند. من این ایده را دوست داشتم من کمی از این ایده که مردم تصمیم به افسردگی می گیرند کم است، اما او آن را شیرین کرد و گفت که گاهی مکانیسم دفاعی موثر برای کاهش خشم و یا چیزهای دیگری است که زندگی شما را خراب می کند. افسردگی به عنوان پاسخ نامناسب ایمنی بسیار قابل تحمل تر از @ شما را انتخاب کنید که خود را ناراضی. @ بدترین بخش در مورد کتاب Glassers تمایل به گسترش نظریه خود را بیش از حد. صحبت کردن در مورد آرمانشهر آرمانگرا که در آن هر کس این نظریه را به من می بخشد، به برخی مفاهیم آرمانگرا از لحاظ اخلاقی ترسناک از قرن گذشته فکر می کند. همچنین، هنگامی که او می گوید که آرتریت و بسیاری از بیماری های رایج دیگر ناشی از روابط ناخوشایند است، من شکاک می باشم. این یک اثبات بزرگ است، زیرا احتمالا هر کس با یک بیماری یک رابطه ناخوشایند (به همان اندازه که تقریبا همه افراد زنده نسبت به کسی دارند) اما از آنجاییکه هیچ مدرکی وجود ندارد، من فکر میکنم دیگر کتابهای خودآموزی وجود دارد که مردم ادعا میکنند این فرآورده ها باعث چاقی می شوند یا گوشت خوردن باعث ایجاد دیابت می شود. ادعاهای فوقالعاده مستلزم اثبات فوقالعاده است. اگر شما کتابهای خودآموز / روانشناسی را دوست دارید، این یک نکته خوب برای افزودن به رپرتوری شما است. * فکر میکنم شما میتوانید افراد را کنترل کنید. هنرمندان را انتخاب کنید، رهبران فرقه و رفتارگرایان احتمالا با من موافق هستند.
مشاهده لینک اصلی
پس از سال ها شنیدن در مورد @ بیسابقه @ چگونه طراوت برای بازیابی صدای ذاتی خود را که گفت: @ شما همیشه یک انتخاب @
مشاهده لینک اصلی
این کتاب درب من را برای آزادی شخصی باز کرد. روش ساده توضیح دادن چنین ایده های فوق العاده برای شما ساعت ها صحبت می کند، در حالی که شما از طریق صفحات مانند یک سرگردان تشنه در جستجوی آب می روید. این کتاب در مورد اینکه چگونه روابط می تواند بیشتر و بیشتر آرامش بخش، پربار و برای خدایان بیشتر معقول است. پس از خواندن این کتاب، روابط برای من واقعی تر و کنترل بیشتری است. کلمه @ control @ بهترین نیست که هر چیزی را درباره این کتاب تعریف کند، هرچند که ازExternal Control @، که در هر جنبه ای از هر گونه رابطه باید غلبه کند، همانطور که کتاب پیشنهاد می کند، باید جایگزینChoice Theory @ شود.
مشاهده لینک اصلی
نظریه انتخاب به عنوان ایجاد شده توسط Glasser واقعا فوق العاده است. اساسا انسان همه چیز را که ما انجام می دهیم انتخاب می کنیم، ما مستقیما یا غیر مستقیم از همه چیز کنترل می کنیم. نگه دارید، پس چرا بسیاری از مردم افسرده و بدبخت هستند، شما بپرسید؟ خوب، فرد عمدا نمی خواهد بدبخت باشد، اما آنها ممکن است رفتار و افکار را انتخاب کنند که این کار را انجام دهند. ببینید، چطوری Glasser آن را می سازد (همان طور که می فهمم)، این است که بگوییم انسان ها دارای 5 نیاز هستند: 1) عشق و تعلق 2) قدرت 3) بقا 4) آزادی 5) سرگرمی (من آنها را در هیچ نظم قرار ندادم) . و ما به طریقی رفتار می کنیم که نیازهایمان را برآورده کنیم. بنابراین، شاید نیاز من به عشق کمتر از نیاز من به آزادی است، من می توانم روابط با مردم را به منظور حفظ آزادی (که ممکن است در برخی موارد نیز من را ناراضی و ناراحت کننده) به خطر بکشد. من ممکن است چنین نیازی جدی به عشق و تعلق داشتن داشته باشم که اجازه می دهم خودم را در رابطه ی سوء استفاده کنم - تا زمانی که سوء استفاده کننده با آن مقابله کند (دوره ماه عسل پس از خشونت که در آن آزار و اذیت گفته شده است او را دوست دارد و سوء استفاده هرگز دوباره اتفاق نخواهد افتاد). این معامله - انسانها همه سطوح مختلف این نیازها را دارند و باید اطمینان داشته باشیم که مردم در زندگی ما (به عنوان مثال: روابط عاشقانه) نیازهای مشابهی دارند ... و یا دیگر ممکن است منجر به مشکلات شود. (آیا می توانید تصور کنید که رابطه ای که فرد A نیاز کم به آزادی دارد، اما یک نیاز بسیار بالایی برای عشق است .... با شخصی B که نیاز بسیار زیادی به آزادی دارد و به طور میانگین نیاز به عشق دارد؟ دستور العمل برای مبارزه؟ من فکر می کنم پس ...) هیچ مقدار مناسب مورد نیاز وجود ندارد (هرچند او فکر می کند که کمپانی های اجتماعی ممکن است نیاز کمتری به عشق داشته باشند) توسط هر کسی، اما مطابقت با دیگران ممکن است سودمند باشد. بخش دیگری از نظریه انتخاب ( قبلا به عنوان نظریه کنترل شناخته شده است): شما فقط می توانید رفتار خود را کنترل کنید ... نه رفتار دیگران. بگذارید که کمی بخوابیم. شما نمیتوانید دیگران کاری انجام دهند که میخواهید انجام دهید. دختر که در تلاش برای ازدواج است نمی تواند پسر دوست خود را به پیشنهاد بیش از پدر و مادر (یا معلم) می تواند فرزند را مجبور به انجام کار مدرسه. ما می توانیم امیدوار باشیم که این کار را انجام دهیم، اما در نهایت شما باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید مردم را مجبور کنید کاری را که می خواهید انجام دهید یا افرادی که قصد برقراری رابطه قوی با آن را دارند، بسوزانند. کتاب عالی و راه عالی برای فکر کردن درباره روابط انسانی. Id می گوید شما باید آن را بخوانید.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب تئوری انتخاب
خرید کتاب تئوری انتخاب
جستجوی کتاب تئوری انتخاب در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
نمیدونم از خوش شانسیه یا علاقه که کتابهای روانشناسی ای که دستم میرسه هرکدوم دیدگاه های تازه ای بهم میدن و خوندنشونو مفید میدونم.
در اول کتاب درباره ی کنترل بیرونی و تئوری انتخاب توضیحاتی میده و معتقده دنیا و روابط ما همه بر اساس کنترل بیرونیه که به طور خلاصه میشه گفت همون دیگران خواسته هامونو انجام بدن و یا میخوان که خواسته هاشونو انجام بدیم ه، به جز تنها استثنائی که آدم ها با قوانین تئوری انتخاب کار می کنن و اون روابط دوستان صمیمیه. چرا که به دلیل عدم روابط خونی و تعلقات دیگه که در رابطه هایی مثل والدین و فرزندان یا زن و شوهر وجود داره، رابطه ی صمیمانه به محض اعمال کنترل بیرونی، فروپاشی میکنه.
راجع به روابط انسان ها،براساس 5نیازی که برای همه در نظر میگیره صحبت میکنه. نیاز به بقا، عشق و احساس تعلق، قدرت، آزادی و تفریح که بر اساس کدهای ژنتیکیمون(تا حد بسیار زیادی غیر قابل تغییر)، قدر هر نیاز یا تمایل به ارضا آون در هرکس متفاوته. 5نیازی که در همه وجود داره و شکل گیری یکی منوط به رفع قبلی نیست. من تئوریش تو این زمینه رو نسبت به دسته بندی های تیپ های شخصیت و نیاز های مازلو، بیشتر میپسندم.
مفهوم @رفتار کلی@ که شامل @عمل@، @تفکر@، @احساس@ و @فیزیولوژی@ ه تعریف میکنه که دوتای اول تحت کنترل فرده و دوتای بعدی در راستای اونا و به طور غیر مستقیم ایجاد میشه و مجموعه اینها میشه رفتاری که ما @انتخاب@ میکنیم. به عنوان مثال روی@افسردگی کردن@ مانور میده که یک رفتاره انتخابیه نه اتفاق. راجع به @دنیای مطلوب@ توضیحات جالبی میده، دنیای خیالی و ایده آل هر فرد،شامل همه آدم ها، اشیا و وقایع دوست داشتنیش. اولین و جاودانه ترین موجود این دنیا،خود فرده که با بیرون کردن خودش از این دنیای مطلوب، خودکشی امر محتملیه.
راجب تئوری انتخاب در روابط زناشویی،والدین و فرزندان، مدرسه و محیط کار توضیح میده که بنظرم مثال ها و توضیحات میتونست مفصل تر و روشن تر نقش کاربردی تئوری انتخاب در هر موضوع رو بیان کنه.
در کل دید جدید و جالبی داره، گاهی در بین یه مفهوم کلی و مفصل، نکته های ظریف و جدیدی میگه که به سوال های ذهنی آدم از بعد خودش جواب میده.
گرچه تکرار و اصرار به خوب و ماثر بودن تئوری انتخاب و جایگزینی اون با کنترل بیرونی بیش از اندازه و به طور پیوسته در تمام کتاب دیده میشه و کسالت آوره،اما به طور خاص 40 صفحه از کتاب شامل 1 فصل،چیزی بجز این نیست و واقعا بی مورده.
اگه به مسائل روانشناسی علاقه مند هستین، پیشنهاد میکنم حداقل بخش اول کتاب رو بخونید و بقیه کتاب رو به صورت موضوعی ادامه بدین.
مشاهده لینک اصلی
دیدگاه من کاملا به جهان تغییر کرده و روابط من را ادامه می دهد. بسیار توصیه می شود.
مشاهده لینک اصلی
بهترین خلاصه ای از نظریه انتخاب این است که ناخودآگاه تقریبا همیشه از یک رابطه نامطمئن حاصل می شود و روابط نامطلوب تقریبا همیشه شامل یک شخص در تلاش برای کنترل دیگران است. شما نمی توانید شخص دیگری را کنترل کنید. شما فقط می توانید به آنها اطلاعات بدهید. * این کتاب این را گسترش می دهد تا درباره استفاده از این دانش برای تبدیل شدن به یک همسر، والدین، کارفرمای، معلم و دوستان بهتر صحبت کند، هرچند که شما تصور نمی کنید دوستانتان را کنترل کنید. بسیاری از کتابهای خودآموزی به ویژه کسانی که با روانشناسی یا فلسفه مشغول به کار بودند، خواندند، بنابراین وقتی یک دوست این را به عنوان یک کتاب زندگی در حال تغییر دادن توصیه کرد، من شک داشتم. اما اگر یک دستورالعمل خوب را از یک کتاب آشپزی دریافت کنید، کتاب آشپزی معمولا ارزشش را دارد، بنابراین به هر حال آن را دریافت کردم. من فقط یک کتاب دیگر در مورد روابط بین فردی (گفتگوهای کلیدی) خواندم و به طور شگفت انگیز، این دو کتاب نه تناقض یا همپوشانی داشتند. به عنوان مثال، اگر مشکل شما این است که فرزندتان از انجام کارهایتان اجتناب کند، گفتگوهای مهم شما نشسته اید و توضیح دهید که چرا انجام کارهای مهم مهم است، تا زمانی که کودک متوجه شود که او شام را تا زمانی که غذاها انجام نمی شود، شام بخورد. نظریه انتخاب می گوید برای متوقف کردن ناخشنودی و کار کردن با وقت خود با دختر خود، وقت کافی را صرف انجام آن می کند تا شما را به اندازه کافی دوست دارد که کارهای خود را انجام دهد. (افشای کامل: در تجربه من، هیچکدام کار نمی کنند. بچه های من خیلی تنبل هستند.) ویلیام گلاسر، قضاوت شده توسط منابع فرهنگی مدت زیادی است که یک مشاور است. او لیست قابل توجهی از کتاب ها دارد و ظاهرا موفقیت های حرفه ای او شامل مشاغل صحبت کردن، بازدید از مدرسه و برنامه های گسترده بر اساس نظریه انتخاب است. این کتاب در بعضی مواقع اغراق آمیز است، اما با در نظر گرفتن اینکه چه میزان تجربه دارد، کمی از آن عذرخواهی می کند. اما مهارت های نوشتن او می تواند از کمک کمی استفاده کند. او نمودارها را برای زمانی که نمودارها نامیده می شوند، شامل نمی شود و در معرض خطر ترین او یک اصطلاح @ quality world @ را اختراع کرد، به این معنا ... خوب، آن را مانند هفت فصل به من نشان دادم که چطور می دانم چطوری به آن معناست. Timmy نمی کند در مدرسه خوب است، زیرا مدرسه در دنیای کیفیت خود نیست @، شما باید چند نفر در دنیای کیفیت خود داشته باشید @ @ Frankly، عزیز من، شما در جهان با کیفیت من نیست @ در نهایت، من متوجه شدم @ در XS @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ @ انجام شده. اما پس از آن، اگر او اصطلاحی را ایجاد نکرد، او نمیتوانست از آن برای بازاریابی برنامه های توسعه مدرسه و جامعه خود استفاده کند، بعضی از آنها امیدوار کننده بود. بیشترین بخش در مورد این کتاب برای من این بود که او جلسه مشاورهی فرضی را میان خود و فرانچسکو، قهرمان از مرزهای کشور مدیسون. Francesca پس از عاشق او برگشته است تمسخر ناپذیر است، رها او را به زندگی کسل کننده ساخته شده حتی خسته کننده توسط جرقه ناپدیدش از هیجان. در این شرایط فرضی، شیشهسر توصیه می کند که در گذشته و در مورد رابرت (که نمی خواهد دوباره به آنجا برگردد)، اما به جای فکر کردن درباره چیزهای خاصی که می تواند برای بهبود شادی او در حال حاضر انجام دهد، فکر می کند. من این ایده را دوست داشتم من کمی از این ایده که مردم تصمیم به افسردگی می گیرند کم است، اما او آن را شیرین کرد و گفت که گاهی مکانیسم دفاعی موثر برای کاهش خشم و یا چیزهای دیگری است که زندگی شما را خراب می کند. افسردگی به عنوان پاسخ نامناسب ایمنی بسیار قابل تحمل تر از @ شما را انتخاب کنید که خود را ناراضی. @ بدترین بخش در مورد کتاب Glassers تمایل به گسترش نظریه خود را بیش از حد. صحبت کردن در مورد آرمانشهر آرمانگرا که در آن هر کس این نظریه را به من می بخشد، به برخی مفاهیم آرمانگرا از لحاظ اخلاقی ترسناک از قرن گذشته فکر می کند. همچنین، هنگامی که او می گوید که آرتریت و بسیاری از بیماری های رایج دیگر ناشی از روابط ناخوشایند است، من شکاک می باشم. این یک اثبات بزرگ است، زیرا احتمالا هر کس با یک بیماری یک رابطه ناخوشایند (به همان اندازه که تقریبا همه افراد زنده نسبت به کسی دارند) اما از آنجاییکه هیچ مدرکی وجود ندارد، من فکر میکنم دیگر کتابهای خودآموزی وجود دارد که مردم ادعا میکنند این فرآورده ها باعث چاقی می شوند یا گوشت خوردن باعث ایجاد دیابت می شود. ادعاهای فوقالعاده مستلزم اثبات فوقالعاده است. اگر شما کتابهای خودآموز / روانشناسی را دوست دارید، این یک نکته خوب برای افزودن به رپرتوری شما است. * فکر میکنم شما میتوانید افراد را کنترل کنید. هنرمندان را انتخاب کنید، رهبران فرقه و رفتارگرایان احتمالا با من موافق هستند.
مشاهده لینک اصلی
پس از سال ها شنیدن در مورد @ بیسابقه @ چگونه طراوت برای بازیابی صدای ذاتی خود را که گفت: @ شما همیشه یک انتخاب @
مشاهده لینک اصلی
این کتاب درب من را برای آزادی شخصی باز کرد. روش ساده توضیح دادن چنین ایده های فوق العاده برای شما ساعت ها صحبت می کند، در حالی که شما از طریق صفحات مانند یک سرگردان تشنه در جستجوی آب می روید. این کتاب در مورد اینکه چگونه روابط می تواند بیشتر و بیشتر آرامش بخش، پربار و برای خدایان بیشتر معقول است. پس از خواندن این کتاب، روابط برای من واقعی تر و کنترل بیشتری است. کلمه @ control @ بهترین نیست که هر چیزی را درباره این کتاب تعریف کند، هرچند که ازExternal Control @، که در هر جنبه ای از هر گونه رابطه باید غلبه کند، همانطور که کتاب پیشنهاد می کند، باید جایگزینChoice Theory @ شود.
مشاهده لینک اصلی
نظریه انتخاب به عنوان ایجاد شده توسط Glasser واقعا فوق العاده است. اساسا انسان همه چیز را که ما انجام می دهیم انتخاب می کنیم، ما مستقیما یا غیر مستقیم از همه چیز کنترل می کنیم. نگه دارید، پس چرا بسیاری از مردم افسرده و بدبخت هستند، شما بپرسید؟ خوب، فرد عمدا نمی خواهد بدبخت باشد، اما آنها ممکن است رفتار و افکار را انتخاب کنند که این کار را انجام دهند. ببینید، چطوری Glasser آن را می سازد (همان طور که می فهمم)، این است که بگوییم انسان ها دارای 5 نیاز هستند: 1) عشق و تعلق 2) قدرت 3) بقا 4) آزادی 5) سرگرمی (من آنها را در هیچ نظم قرار ندادم) . و ما به طریقی رفتار می کنیم که نیازهایمان را برآورده کنیم. بنابراین، شاید نیاز من به عشق کمتر از نیاز من به آزادی است، من می توانم روابط با مردم را به منظور حفظ آزادی (که ممکن است در برخی موارد نیز من را ناراضی و ناراحت کننده) به خطر بکشد. من ممکن است چنین نیازی جدی به عشق و تعلق داشتن داشته باشم که اجازه می دهم خودم را در رابطه ی سوء استفاده کنم - تا زمانی که سوء استفاده کننده با آن مقابله کند (دوره ماه عسل پس از خشونت که در آن آزار و اذیت گفته شده است او را دوست دارد و سوء استفاده هرگز دوباره اتفاق نخواهد افتاد). این معامله - انسانها همه سطوح مختلف این نیازها را دارند و باید اطمینان داشته باشیم که مردم در زندگی ما (به عنوان مثال: روابط عاشقانه) نیازهای مشابهی دارند ... و یا دیگر ممکن است منجر به مشکلات شود. (آیا می توانید تصور کنید که رابطه ای که فرد A نیاز کم به آزادی دارد، اما یک نیاز بسیار بالایی برای عشق است .... با شخصی B که نیاز بسیار زیادی به آزادی دارد و به طور میانگین نیاز به عشق دارد؟ دستور العمل برای مبارزه؟ من فکر می کنم پس ...) هیچ مقدار مناسب مورد نیاز وجود ندارد (هرچند او فکر می کند که کمپانی های اجتماعی ممکن است نیاز کمتری به عشق داشته باشند) توسط هر کسی، اما مطابقت با دیگران ممکن است سودمند باشد. بخش دیگری از نظریه انتخاب ( قبلا به عنوان نظریه کنترل شناخته شده است): شما فقط می توانید رفتار خود را کنترل کنید ... نه رفتار دیگران. بگذارید که کمی بخوابیم. شما نمیتوانید دیگران کاری انجام دهند که میخواهید انجام دهید. دختر که در تلاش برای ازدواج است نمی تواند پسر دوست خود را به پیشنهاد بیش از پدر و مادر (یا معلم) می تواند فرزند را مجبور به انجام کار مدرسه. ما می توانیم امیدوار باشیم که این کار را انجام دهیم، اما در نهایت شما باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید مردم را مجبور کنید کاری را که می خواهید انجام دهید یا افرادی که قصد برقراری رابطه قوی با آن را دارند، بسوزانند. کتاب عالی و راه عالی برای فکر کردن درباره روابط انسانی. Id می گوید شما باید آن را بخوانید.
مشاهده لینک اصلی