The good news is that anxiety, guilt, pessimism, procrastination, low self-esteem, and other "black holes" of depression can be cured without drugs. In Feeling Good, eminent psychiatrist, David D. Burns, M.D., outlines the remarkable, scientifically proven techniques that will immediately lift your spirits and help you develop a positive outlook on life. Now, in this updated edition, Dr. Burns adds an All-New Consumer′s Guide To Anti-depressant Drugs as well as a new introduction to help answer your questions about the many options available for treating depression.
- Recognise what causes your mood swings
- Nip negative feelings in the bud
- Deal with guilt
- Handle hostility and criticism
- Overcome addiction to love and approval
- Build self-esteem
- Feel good everyday
خرید کتاب از حال بد به حال خوب
جستجوی کتاب از حال بد به حال خوب در گودریدز
معرفی کتاب از حال بد به حال خوب از نگاه کاربران
کتاب خیلی خوبی در زمینه ی شناخت درمانیه. یعنی کتابی نیست که یک بار بخونید و کنار بگذارید و میتونید بهش باز هم مراجعه کنید و استفاده کنید. خصوصا در شرایط روحی بد باشید و خیلی به هم ریخته باشید گاهی استفاده از این کتاب میتونه آروم کننده باشه و از اوج احساسها و حال بد آدم کم کنه.
مشاهده لینک اصلی
چی بگم واللا؟
فصلِ ارتباط مؤثرش رو هر کسی که به ازدواجکردن فکر میکنه باید بخونه.
هر کسی که میخواد دوستِ خوبی باشه باید بخونه.
هر کسی که میخواد دلگرمکننده باشه باید بخونه.
هر کسی که میخواد بدونه آدما، احساس و افکارشون چطور کار میکنن باید این کتاب رو بخونه.
ممنون از برادر بِرْنْزِ عزیز!
مشاهده لینک اصلی
بسیاری از سالها پیش من در زندگی خود منافع حادثهای غم انگیز را در خود داشتم و تصمیم گرفتم مدتی روانشناسی ببینم. یک روز روانشناس به من گفت که من با احساساتمdeal دارم. من به او در مورد سرخوردگی گفتم که چندین بار آن را شنیدم، اما این چیزی نبود که من آن را درک کنم. من از او پرسیدم دقیقا چه زمانی مردم با احساساتشان @ او چند لحظه سکوت کرد و سپس نام این کتاب را روی یک لغزش کاغذ نوشت. این کتاب به شما می گوید چگونه با احساسات خودdeal کنید. شما ممکن است احساسات خود را در برخی از مسائل کوچک تغییر دهید، اما در بیشتر موارد، درمان شناختی مانند چرت زدن برای از دست دادن وزن است. شما باید آن را به طور مداوم و برای مدتی برای به دست آوردن نتایج قابل توجه است. بدون جادو، شما باید کار کنید، اما شما نتایج خوبی خواهید داشت. یکی از نشانه های افسردگی چیزهایی را که آنها دیده نمی شوند، نمی بینند. از آنجایی که درمان شناختی در یادگیری برای دیدن همه چیز به نحوی که آنها یک فرد مبتلا به افسردگی شدید هستند، ممکن است از دیدن یک روانشناس که متخصص در شناخت شناسی است، بهره مند شود. چنین درمانگر می تواند به یک شخص در اطراف نقاط کور خود نگاه کند در حالی که یک کتاب نمی تواند.
مشاهده لینک اصلی
اگر شما می توانید در شکست خود را دوست داشته باشید و خود را احترام، جهان از ماجراجویی و تجربیات جدید قبل از شما باز خواهد شد، و ترس های شما ناپدید خواهد شد.\nاین یک بیانیه جالب در مورد فرهنگ معاصر است که کتاب های مفید و مفید، اغلب به عنوان کم کم، پیچیده و غیر قابل قبول از نظر جدی نگاه می کنند. فقط توجه داشته باشید که اغلب در بررسی کتاب های خودآموزی که در این عبارت آمده اید، \"من به طور معمول کتاب هایی مانند این را نمی خوانم\" و غیره. البته، شک و تردید در مورد کتاب های این نوع از دست داده است، به ویژه هنگامی که شما را به حساب مقدار quackering، chicanery، demagoguery، و baloney در چاپ. در واقع، من فکر می کنم که منصفانه است که بگوییم در حال حاضر یک صنعت مشاوره واقعی در فرهنگ ما داریم که مقدار زیادی پول برای آن ساخته می شود و در نتیجه بسیاری از افراد بی انصاف و بی پروا، انواع مختلف بی معنی را تحریک می کنند و امیدوارند که ثروتمند شوند. کتابهای خودآموز اکنون به خوبی به فروش می رسند که باید از رتبه بندی فروش غیرتاریخی محروم شوند؛ چرا که اگر 10 نفر از بهترین فروشندگان به نمایش گذاشتن بی پایان یک کتاب شخصی کمک کنند پس از دیگری. اما چرا بسیاری از مردم مایل به پرداخت و کتاب پس از کتاب می گردند، و از طریق بادهای بی پایان دکترین دور می شوند و از طریق فروتنی پس از فروپاشی جان خود را از دست می دهند؟ راه های مدرن در حال اجرا و خراب کردن زندگی شما همیشه با ما بوده است؛ با این حال من فکر می کنم که در حال حاضر عامل دیگری در حال افزایش است. اخیرا دو کتاب تاریخی، یکی درباره یونان باستان و دیگری درباره رم خواندم. همانطور که در فلسفه های تحصیلی در این جوامع آموختم، متوجه شدم که ایده های اخلاقی و اخلاقی چیست؟ من به معنای اخلاقی در حس باریک درست و غلط نیستم، اما در معنای گسترده یونانی، که توسط ارسطو، استئوئیک و اپیکوراینها استفاده می شود، چگونه می توان از عقلانیت، چگونه زندگی یک رژیم صحیح زندگی کرد، چگونه برای مقابله با سختی ها و بدبختی هایی که اغلب ما راه را رها می کنیم. این نگرانی اولیه آموزش و پرورش بود. در مقابل، نظام آموزشی فعلی ما، حداقل در اینجا در ایالات متحده، تمرکز اخلاقی را تقریبا به طور کامل مورد توجه قرار داده است. البته بسیاری از دلایل این امر وجود دارد و بسیاری از آنها خوب هستند؛ اما من فکر می کنم که شکاف خاصی در فرهنگ ما وجود دارد که بخشی از کتاب های کمک به خود را پر می کند. متأسفانه، از آنچه من می توانم بگویم، بسیاری از این به نظر می رسد متوسط و یا بدتر. اما این کتاب، توسط دیوید برنز، برای من یکی از استثناست. این جالب است و برای من یک کتاب فوق العاده مفید است که براساس یک روش درمان شناخته شده و بسیار مورد آزمایش قرار گرفته است. هدف این مقاله نوشتن این مقاله، تبلیغ کردن روش های رفتاری شناختی (CBT)، یک تکنیک درمانی که توسط روانشناس هارون ت. بک ساخته شده است. فرضیه CBT بسیار ساده است: خلق و خوی شما توسط افکار شما ایجاد می شود، بنابراین با کنترل افکار خود می توانید خلق و خوی خود را کنترل کنید. در نگاه اول این ممکن است به نظر بی معنی کامل برسد؛ خلق و خوی ما می آیند و می روند، و افکار ما به سادگی بر تمبر هر نوع خلق و خوی که در آن اتفاق افتاده اند، درست است؟ این به نظر می رسد که بیشتر مردم تصور می کنند؛ قطعا من انجام دادم با این حال این سناریو را در نظر بگیرید که واقعا برای من اتفاق افتاده است: رئیس من یک جلسه با من را از آبی برنامه ریزی کرده است. بلافاصله شروع به فکر كردن كردم كه اخیرا كار خوبي انجام نداده بودم، بنابراین شروع به ترس كردن كردم، مطمئن بودم كه اخراج شدم. در نهایت، این وحشت به خشم تبدیل شد، همانطور که خودم را از بی عدالتی بودن وضعیت متقاعد می کردم، چون سخت کار کردم و بهترین کار را کردم. بنابراین، به معنای واقعی کلمه به لرزه با اضطراب و خشم، من به جلسه رفتم و نشستم؛ و رئیس من گفت: \"ما یک جایزه به شما دادیم، زیرا شما خیلی خوب کار کرده اید. تبریک میگم - به طور ناگهانی، تمام احساسات منفی من تبدیل به شادی شدم. این به نظر من خوب است که ایده اصلی CPT را بیان می کند. تمام احساسات منفی و مثبت من در این سناریو به دلیل تفسیر من از این رویداد بود، نه رویداد. من بر این باورم که هیچ اتهامی مبنی بر اینکه من از کار اخراج شدم، فرض غلطی را مطرح کردم. من از هر اشتباه و نقص در کارم در ماه گذشته یا بیشتر فکر کردم و خودم را متقاعد کردم که من ناکام بودم و فسخ اجتناب ناپذیر بود. سپس، خودم را متقاعد کردم که از منابع کافی یا حمایت نکردم، و این وضعیت ناعادلانه بود. و هنگامی که من در نهایت به پاداش داده شد، این تفسیر را به معنای انجام کارهای خوب انجام دادم و تمام حمایت هایی را که مورد نیاز بودم \"دریافت کردم که تفاسیر آن به اندازه ای کمیاب بود. بنابراین شما می توانید ببینید که چگونه خلق و خو من محصول مستقیم از افکار من است. تمام فرض من در پاراگراف فوق شامل آنچه که برنز می نامد \"افکار وارونه\"، و یا تحریفات شناختی. اینها الگوهای تفکر غیر منطقی تفکر هستند که در بیماران افسرده و بیش از حد مضطرب رایج هستند. تفسیر CBT از افسردگی این است که این الگوهای تفکر ناشی از افسردگی نیستند، اما در واقع باعث افسردگی می شوند. به عبارت دیگر، افسردگی منجر به تفسیرهای منفی و غیرمنطقی منفی از زندگی و تجربه ی یک شخص می شود که منجر به تمرکز صرف بر بد و احساس هویت می شود.
مشاهده لینک اصلی
بله، من اکنون کتاب خواندن خودم را میخوانم. غافلگیر شدن؟ عناصر زیادی برای احساس خوب وجود دارد که هنوز هم در مورد خودمحیطی که به طور غیرمستقیم، ناامید شده و فریبنده، خردمندانه است، معمولا من هستم، و بیشتر آن را در ظاهر دوبله برنز، به طور واضح و محرمانه و ساده آن، ساده است. گاهی اوقات آن را بزرگ به دلیل HES با در نظر گرفتن مفاهیم بسیار پویا و پیچیده در مورد شناخت و روانپزشکی و ساخت آنها قابل هضم و قابل اجرا؛ دیگر بارها تنهایی را به نوعی برداشتی از اطلاعات شخصی و شخصی خود تبدیل کرده است که به عنوان یک موضوع مضحک و خردمندانه در میان منفی ها مانند خود من تبدیل شده است. این کمتر شایع است که من وارد در. محتوا کاملا، قطعا، دست به پایین ارزش را از طریق حتی اگر عنوان، راه، مارک، پوشش و پروس کمی خاموش است. بخشی از این به خاطر روشهایی است که در آن برنز تصور می کرد او برای دستیابی به افراد زیادی که ممکن است با تحقیقات خود دست و پنجه نرم کند، اما، هی، او موفق شد: از سال 1990، من فکر می کنم 3 میلیون نفر از احساس خوب به نفع خود استفاده می کنند، و من درک می کنم چرا. حتی اگر فرهنگ خودآموز شما راه اشتباهی را از بین ببرد، درس های ارزشمندی زیادی وجود دارد که به هیچ وجه نرم و یا حتی لزوما @ احساس خوب نیست. @ Theyre خوب، ابزار مسئولیت فقط رفتار عاقلانه و می تواند جالب خوانده شود برای اولین بار این است: تشویق های شما قبل از احساسات شما، و تشخیص شما خواهد شد - و اغلب از نه - تحریف شده است. در پشت هر گونه تاری و اضطراب و یا احساس افسردگی و یا وزن خرد کردن، وجود دارد واقعا سطح آن را فراتر از وجود دارد، و آن را در مورد قرار دادن افکار خود را تحت روش علمی و تحقیق است. آن را ساده و به همان اندازه دشوار است. این یک عنصر شجاعت، انگیزه زیادی است و نوشتن و تمریناتی که لازم است - به من اعتقاد داشته باشند - کار زیادی انجام می دهند. اما بخشی از احساس خوب، به نظر می رسد، در غرق کردن خدا نیست و یا قرار دادن هر مفاهیم در یک پایه در اینجا. یک جعبه ابزار است که تجزیه و تحلیل منطقی آن ها را درک می کند، آنها چگونه تحریف می شوند و آن را منطقی سوق می دهند. این چیزی است که توانایی در اختیار داشتن قدرت و قدرت را دارد تا این اندیشه ها را بازتولید کند و هرگز به مانند یک توهمات یا حتی ناسازگاری احساس نمی شود. این معمولا خوب است که از طریق ارزیابی و به دست آوردن سخت حاصل می شود. آنها همان اصول استحکام و پیروی منطقی است که من داشتم - و به عنوان یک فرد افسرده - فقط می توانم این روش ارزیابی را به افکار خودم در روش های جدید و سودمند افزایش دهم. آن را ساده به عنوان متوجه است که @ انتخاب @ فراتر از تمام خوشه افکار و احساسات است که می تواند فوق العاده فلج. برای صادق بودن، من بسیار آشنا با جنبش خود کمک نیست، من با خجالت و تقلید naysayer Hullabaloo در اطراف آن . من مطمئن هستم که بسیاری از آن، چه مبتنی بر مذهب و یا مبتنی بر توهین و یا دکتر فیل مشاوران balderdash، فقط مسخره و غیر مسئولانه است. احساس خوبی به درد می خورد تا نمونه هایی از این که روانپزشکان، روان پزشکان، پزشکان و هر کس در میان آنها اشتباه می کنند و معمولا با اجرای روش های احمقانه ای مانندkeep می گوید این @ یا آن @ بی تعادل شیمیایی. @ در افسردگی من احساس نوعی تسلیم تسلیم به اعتماد به نفس من در افکار و احساسات من بود، اطمینان مطلق که من می توانستم چنین ادعایی داشته باشم و چنین چیزی بد و یا چنین بود و چنین چیزی نمی تواند کار کند و سپس به روشنی توضیح می دهد که چرا. این اطمینان به توضیح منطقی به سمت بیرون نشان داده شده بود و مطمئن تر از آن بود که مایلم اعتراف کنم. تمام انتقادات و تحسین و تحسین برانگیز خارجی و تأثیر آن بر من مانع از این شد که این مهارت را به چیزی که در کنترل من بیشتر از دنیای بیرون است، برسانم. مثلا، به عنوان مثال، چگونه فکر می کنم. این رزولوشن ساده، درخشان و متا در بهترین حالت است. به تازگی به نظر می رسد رفتار رفتاری نشان دهنده توانایی دوباره مغز است - امیدوارم که من به برخی از تحقیقات علمی عصبی علمی انتقاد نکنم - و این اعتبار بسیار مورد نیاز را به دست می دهد، بسیاری از جنبه های خودآموز دپاک چوپرا به شدت نیاز دارد، و هرگز دریافت نخواهد شد. بنابراین، احساس خوب پیامی فوق العاده مهمی دارد و من امیدوارم که آن را باقی بگذارد، زیرا تا کنون کار آن بسیار خوب است. من نمی توانم توصیف کنم که چگونه @، این خیلی ساده و درخشان است ... من آرزو می کنم که فکر کنم این @ روش او است. معلوم می شود که شما نمی توانید لزوما به ذهن خود اعتماد کنید می تواند به چیزی قدرتمند سازی و آزاد شدن تبدیل شود. همچنین معلوم می شود که تفکر علمی دقیق یا تجزیه و تحلیل بحرانی درونی و نظری، علامت، لزوما، از بدبختی و ناراحتی را تحمل نمی کند. تنها چیزی که من را متوقف می کند این است که احساس کردن خوب است که شخصا شگفت زده شده است - که، ایده هایش قطعا، فقط توصیف مصنوعی و سناریو های @ play-play @ ناخوشایند غیر واقعی بین دکتر برنز و مشتری اوست. حتی اگر آنها به صورت کلمه ای باشند، آنها به طور قانع کننده ای نمی توانند از آن استفاده کنند. من نیاز به نمونه ها را درک می کنم اما زمانی که آنها را به عنوان کریسمس می بینند، به اندازه یک پانچ بسته نمی شوند ...
مشاهده لینک اصلی
درمانگر این کتاب را به من توصیه کرد. اساسا در مورد چگونگی انتخاب حالات شما بر اساس نحوه انتخاب پاسخ به شرایط و رویدادهای مختلف است. این واقعا به من کمک کرد تا بیشتر در خلق و خوی بهتر بازی کنم و درباره چیزها بیشتر مثبت باشم. شما باید این کتاب را با ذهن باز مطالعه کنید هیچ دلیلی وجود ندارد که از ابتدا شک و تردید داشته باشید. اما قطعا می تواند به شما در تبدیل شدن به یک فرد شادتر کمک کند.
مشاهده لینک اصلی
من در طول چندین سال در درمان شناختی رفتاری علاقه مند بوده ام، و در درجه اول به این دلیل است که طعم روانشناختی این دهه یا چند دهه است. از سوی دیگر، آن دیدگاه هایی را ارائه می دهد که اغلب به احساسات من بسیار بیگانه هستند .... اغلب وقتی کتاب هایی درباره CBT می خوانم فقط می خواهم فریاد بزنمNo، no، no !!! @ @ Rubbish @ andYouve got شوخي كردن! اين كتاب بيش از هر كس ديگري خواند كه توضيح ميدهد كه چرا CBT منطقي است، چرا براي ما خوب است، چطور كار ميكند و چطور ميتواند به مشكلات خاصي برسد. نوشته شده توسط یکی از رهبران در این زمینه و کسی است که با افرادی که مشکلات جدی روحی روانی دارند کار می کند. او یک کلینیک در پنسیلوانیا با دکتر آرون بک - یکی دیگر از رهبران در زمینه CBT است. در این کتاب او تمام جنبه های CBT را در جزئیات کافی، از زوایا به اندازه کافی متنوع و با نمونه های کافی در مورد همه ی جنبه های CBT توضیح می دهد، که شما واقعا شروع به درک درستی از آنچه که در مورد درمان است و نحوه استفاده از آن استفاده می شود. طول عمر با افسردگی، اما می تواند به همان اندازه مفید باشد برای افرادی که افسرده اند - فقط کمی از زندگی خود ناراضی است. انجام کتاب - پر از کارنامه ها و تمرینات برای خواننده استفاده کنید. من فقط آن را انتخاب کردم و مخلوط کردم، نه اینکه تلاش کنم و از طریق تمام تمرینات کار کنم. در حقیقت اگر من سعی کردم تمام تمرینات را انجام دهم، می توانستم کتاب را بخوانم - فقط تعداد زیادی از آنها برای مقابله با هر یک از آنها وجود دارد. در عوض من در انتهای کتاب یادداشت ها را با اشاره به هر تمرین و برگه ... و شماره صفحه یادداشت کردم. به این ترتیب می توانم در آینده به آینده بازگردم و از آنها به عنوان زمانی که به آنها نیاز دارم استفاده کنم. بلوک های ساختمان کل کتاب (و CBT به طور کلی) در یک جدول در مورد تحریف های شناختی (مشاهده اسپویلر) شرح داده شده است. [DAVID BURNS LIST OF DISTORTED تفکر ... 1. تفکر ALL-OR-Nothing: چیزهایی را در دسته های سیاه و سفید ببینید. اگر عملکرد شما کوتاهتر از کامل باشد، خود را به عنوان یک شکست کامل ببینید. بیش از همه چیز: شما یک رویداد منفی را به عنوان یک الگوی شکست ناپذیر شکست شکست می خورید. 3. FILTER MENTAL: شما یک جزء منفی را انتخاب می کنید و به طور انحصاری در آن زندگی می کنید، به طوری که بینایی شما از تمام واقعیت ها تیره تر می شود، مانند قطره جوهر که کل کل آب را از بین می برد. 4. DISCALIFYING POSITIVE: تجربیات مثبت را رد می کنید و اصرار می ورزید که آنها به هیچ دلیلی نمیتوانند @ را حساب کنند. به این ترتیب شما می توانید یک باور منفی داشته باشید که با تجربیات روزمره تان تضاد دارد. پرش به نتیجه: شما یک تفسیر منفی را حتی اگر حقایق قطعی وجود نداشته باشید که متقاعد کننده از نتیجه گیری شما پشتیبانی می کنند. ذهن خواندن: شما به طور خودسرانه نتیجه می گیرید که کسی به شما واکنش نشان می دهد و شما این کار را انجام نمی دهید. b. خطای فورچون تلر: شما پیش بینی می کنید که همه چیز به بدی تبدیل می شود و شما احساس می کنید که پیش بینی شما یک واقعیت است که قبلا ثابت شده است. غلبه بر (کاتاستروفیز کردن) یا حداقل: شما اهمیت چیزها را افزایش دهید (مثلا از دست دادن یا دستکاری شخصی) و یا به طور نامناسب، چیزهایی را کوچک کنید تا کوچک شوند (خواص مطلوب خود و یا نقص دیگر همکاران). این نیز یک ترفندbinocular است @ 7. دلایل احساسی: شما فرض می کنید که احساسات منفی شما لزوما منعکس کننده چیزهایی است که واقعا وجود دارد: @ من احساس می کنم، بنابراین باید درست باشد. @ 8. گزارش های باید: شما سعی می کنید خودتان را با انگیزه ها و انگیزه های خود تشویق کنید، به طوری که قبل از اینکه انتظار داشته باشید که هر کاری را انجام دهید، مجبورید شلاق بزنید و مجازات کنید. @ Musts @ و @ oughts @ نیز مجرم هستند. نتیجه عاطفی گناه است وقتی شما اظهارات خود را به سوی دیگران هدایت می کنید، احساس خشم، سرخوردگی و ناراحتی می کنید. 9. علامت گذاری و علامت گذاری: این یک شکل افراطی بیش از حد تعمیم است. به جای توصیف خطای شما، برچسب خود را به شما نشان می دهم: @ یک بازنده @ وقتی که کسی رفتار شما را اشتباه مرتب می کند، یک برچسب منفی را به او می بندید: @ این یک اشتباه دروغین است. @ Mislabeling شامل یک رویداد را توصیف می کند زبان بسیار رنگی و احساسی بارگذاری شده است. 10. شخصی سازی: شما خود را به عنوان علت برخی از رویدادهای خارجی منفی مشاهده می کنید که در واقع شما در ابتدا مسئولیت آن را نداشتید. (پنهان کردن اسپویلر)] یکی از فصل های مورد علاقه شخصی من یکی بود در خشم - و این برای من تعجب بزرگ بود. مویی؟ مطمئنا من با خشم هیچ مشکلی ندارم ... من نیز از آن جایی که برنز تجربیات خود را در مورد استفاده از CBT در تحریفات شناختی خود توضیح می دهد خیلی زیاد است. در این فصل او خود را نشان می دهد که بسیار یک انسان معمولی است - با همان کاستی هایی که همه ما داریم. همچنین در وسط کتاب یک آزمون مقیاس ناکارآمد خطرناک است. (خب، برای من حیرت زده، هر چند من مطمئن هستم که شما همه از آن بیرون می آید با دکمه راهنمای دختر خود را زدن، O)) و این یک فصل بسیار مفید با توجه به مسائل مطرح شده توسط نتایج این آزمون دنبال می شود. کتاب نه تا زمانی که به نظر می رسد فصل نهایی کتاب (صفحات 427-681) همه چیز درباره مواد مخدر است ... که جداگانه بود ...
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب از حال بد به حال خوب
- Recognise what causes your mood swings
- Nip negative feelings in the bud
- Deal with guilt
- Handle hostility and criticism
- Overcome addiction to love and approval
- Build self-esteem
- Feel good everyday
خرید کتاب از حال بد به حال خوب
جستجوی کتاب از حال بد به حال خوب در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
چی بگم واللا؟
فصلِ ارتباط مؤثرش رو هر کسی که به ازدواجکردن فکر میکنه باید بخونه.
هر کسی که میخواد دوستِ خوبی باشه باید بخونه.
هر کسی که میخواد دلگرمکننده باشه باید بخونه.
هر کسی که میخواد بدونه آدما، احساس و افکارشون چطور کار میکنن باید این کتاب رو بخونه.
ممنون از برادر بِرْنْزِ عزیز!
مشاهده لینک اصلی
بسیاری از سالها پیش من در زندگی خود منافع حادثهای غم انگیز را در خود داشتم و تصمیم گرفتم مدتی روانشناسی ببینم. یک روز روانشناس به من گفت که من با احساساتمdeal دارم. من به او در مورد سرخوردگی گفتم که چندین بار آن را شنیدم، اما این چیزی نبود که من آن را درک کنم. من از او پرسیدم دقیقا چه زمانی مردم با احساساتشان @ او چند لحظه سکوت کرد و سپس نام این کتاب را روی یک لغزش کاغذ نوشت. این کتاب به شما می گوید چگونه با احساسات خودdeal کنید. شما ممکن است احساسات خود را در برخی از مسائل کوچک تغییر دهید، اما در بیشتر موارد، درمان شناختی مانند چرت زدن برای از دست دادن وزن است. شما باید آن را به طور مداوم و برای مدتی برای به دست آوردن نتایج قابل توجه است. بدون جادو، شما باید کار کنید، اما شما نتایج خوبی خواهید داشت. یکی از نشانه های افسردگی چیزهایی را که آنها دیده نمی شوند، نمی بینند. از آنجایی که درمان شناختی در یادگیری برای دیدن همه چیز به نحوی که آنها یک فرد مبتلا به افسردگی شدید هستند، ممکن است از دیدن یک روانشناس که متخصص در شناخت شناسی است، بهره مند شود. چنین درمانگر می تواند به یک شخص در اطراف نقاط کور خود نگاه کند در حالی که یک کتاب نمی تواند.
مشاهده لینک اصلی
اگر شما می توانید در شکست خود را دوست داشته باشید و خود را احترام، جهان از ماجراجویی و تجربیات جدید قبل از شما باز خواهد شد، و ترس های شما ناپدید خواهد شد.\nاین یک بیانیه جالب در مورد فرهنگ معاصر است که کتاب های مفید و مفید، اغلب به عنوان کم کم، پیچیده و غیر قابل قبول از نظر جدی نگاه می کنند. فقط توجه داشته باشید که اغلب در بررسی کتاب های خودآموزی که در این عبارت آمده اید، \"من به طور معمول کتاب هایی مانند این را نمی خوانم\" و غیره. البته، شک و تردید در مورد کتاب های این نوع از دست داده است، به ویژه هنگامی که شما را به حساب مقدار quackering، chicanery، demagoguery، و baloney در چاپ. در واقع، من فکر می کنم که منصفانه است که بگوییم در حال حاضر یک صنعت مشاوره واقعی در فرهنگ ما داریم که مقدار زیادی پول برای آن ساخته می شود و در نتیجه بسیاری از افراد بی انصاف و بی پروا، انواع مختلف بی معنی را تحریک می کنند و امیدوارند که ثروتمند شوند. کتابهای خودآموز اکنون به خوبی به فروش می رسند که باید از رتبه بندی فروش غیرتاریخی محروم شوند؛ چرا که اگر 10 نفر از بهترین فروشندگان به نمایش گذاشتن بی پایان یک کتاب شخصی کمک کنند پس از دیگری. اما چرا بسیاری از مردم مایل به پرداخت و کتاب پس از کتاب می گردند، و از طریق بادهای بی پایان دکترین دور می شوند و از طریق فروتنی پس از فروپاشی جان خود را از دست می دهند؟ راه های مدرن در حال اجرا و خراب کردن زندگی شما همیشه با ما بوده است؛ با این حال من فکر می کنم که در حال حاضر عامل دیگری در حال افزایش است. اخیرا دو کتاب تاریخی، یکی درباره یونان باستان و دیگری درباره رم خواندم. همانطور که در فلسفه های تحصیلی در این جوامع آموختم، متوجه شدم که ایده های اخلاقی و اخلاقی چیست؟ من به معنای اخلاقی در حس باریک درست و غلط نیستم، اما در معنای گسترده یونانی، که توسط ارسطو، استئوئیک و اپیکوراینها استفاده می شود، چگونه می توان از عقلانیت، چگونه زندگی یک رژیم صحیح زندگی کرد، چگونه برای مقابله با سختی ها و بدبختی هایی که اغلب ما راه را رها می کنیم. این نگرانی اولیه آموزش و پرورش بود. در مقابل، نظام آموزشی فعلی ما، حداقل در اینجا در ایالات متحده، تمرکز اخلاقی را تقریبا به طور کامل مورد توجه قرار داده است. البته بسیاری از دلایل این امر وجود دارد و بسیاری از آنها خوب هستند؛ اما من فکر می کنم که شکاف خاصی در فرهنگ ما وجود دارد که بخشی از کتاب های کمک به خود را پر می کند. متأسفانه، از آنچه من می توانم بگویم، بسیاری از این به نظر می رسد متوسط و یا بدتر. اما این کتاب، توسط دیوید برنز، برای من یکی از استثناست. این جالب است و برای من یک کتاب فوق العاده مفید است که براساس یک روش درمان شناخته شده و بسیار مورد آزمایش قرار گرفته است. هدف این مقاله نوشتن این مقاله، تبلیغ کردن روش های رفتاری شناختی (CBT)، یک تکنیک درمانی که توسط روانشناس هارون ت. بک ساخته شده است. فرضیه CBT بسیار ساده است: خلق و خوی شما توسط افکار شما ایجاد می شود، بنابراین با کنترل افکار خود می توانید خلق و خوی خود را کنترل کنید. در نگاه اول این ممکن است به نظر بی معنی کامل برسد؛ خلق و خوی ما می آیند و می روند، و افکار ما به سادگی بر تمبر هر نوع خلق و خوی که در آن اتفاق افتاده اند، درست است؟ این به نظر می رسد که بیشتر مردم تصور می کنند؛ قطعا من انجام دادم با این حال این سناریو را در نظر بگیرید که واقعا برای من اتفاق افتاده است: رئیس من یک جلسه با من را از آبی برنامه ریزی کرده است. بلافاصله شروع به فکر كردن كردم كه اخیرا كار خوبي انجام نداده بودم، بنابراین شروع به ترس كردن كردم، مطمئن بودم كه اخراج شدم. در نهایت، این وحشت به خشم تبدیل شد، همانطور که خودم را از بی عدالتی بودن وضعیت متقاعد می کردم، چون سخت کار کردم و بهترین کار را کردم. بنابراین، به معنای واقعی کلمه به لرزه با اضطراب و خشم، من به جلسه رفتم و نشستم؛ و رئیس من گفت: \"ما یک جایزه به شما دادیم، زیرا شما خیلی خوب کار کرده اید. تبریک میگم - به طور ناگهانی، تمام احساسات منفی من تبدیل به شادی شدم. این به نظر من خوب است که ایده اصلی CPT را بیان می کند. تمام احساسات منفی و مثبت من در این سناریو به دلیل تفسیر من از این رویداد بود، نه رویداد. من بر این باورم که هیچ اتهامی مبنی بر اینکه من از کار اخراج شدم، فرض غلطی را مطرح کردم. من از هر اشتباه و نقص در کارم در ماه گذشته یا بیشتر فکر کردم و خودم را متقاعد کردم که من ناکام بودم و فسخ اجتناب ناپذیر بود. سپس، خودم را متقاعد کردم که از منابع کافی یا حمایت نکردم، و این وضعیت ناعادلانه بود. و هنگامی که من در نهایت به پاداش داده شد، این تفسیر را به معنای انجام کارهای خوب انجام دادم و تمام حمایت هایی را که مورد نیاز بودم \"دریافت کردم که تفاسیر آن به اندازه ای کمیاب بود. بنابراین شما می توانید ببینید که چگونه خلق و خو من محصول مستقیم از افکار من است. تمام فرض من در پاراگراف فوق شامل آنچه که برنز می نامد \"افکار وارونه\"، و یا تحریفات شناختی. اینها الگوهای تفکر غیر منطقی تفکر هستند که در بیماران افسرده و بیش از حد مضطرب رایج هستند. تفسیر CBT از افسردگی این است که این الگوهای تفکر ناشی از افسردگی نیستند، اما در واقع باعث افسردگی می شوند. به عبارت دیگر، افسردگی منجر به تفسیرهای منفی و غیرمنطقی منفی از زندگی و تجربه ی یک شخص می شود که منجر به تمرکز صرف بر بد و احساس هویت می شود.
مشاهده لینک اصلی
بله، من اکنون کتاب خواندن خودم را میخوانم. غافلگیر شدن؟ عناصر زیادی برای احساس خوب وجود دارد که هنوز هم در مورد خودمحیطی که به طور غیرمستقیم، ناامید شده و فریبنده، خردمندانه است، معمولا من هستم، و بیشتر آن را در ظاهر دوبله برنز، به طور واضح و محرمانه و ساده آن، ساده است. گاهی اوقات آن را بزرگ به دلیل HES با در نظر گرفتن مفاهیم بسیار پویا و پیچیده در مورد شناخت و روانپزشکی و ساخت آنها قابل هضم و قابل اجرا؛ دیگر بارها تنهایی را به نوعی برداشتی از اطلاعات شخصی و شخصی خود تبدیل کرده است که به عنوان یک موضوع مضحک و خردمندانه در میان منفی ها مانند خود من تبدیل شده است. این کمتر شایع است که من وارد در. محتوا کاملا، قطعا، دست به پایین ارزش را از طریق حتی اگر عنوان، راه، مارک، پوشش و پروس کمی خاموش است. بخشی از این به خاطر روشهایی است که در آن برنز تصور می کرد او برای دستیابی به افراد زیادی که ممکن است با تحقیقات خود دست و پنجه نرم کند، اما، هی، او موفق شد: از سال 1990، من فکر می کنم 3 میلیون نفر از احساس خوب به نفع خود استفاده می کنند، و من درک می کنم چرا. حتی اگر فرهنگ خودآموز شما راه اشتباهی را از بین ببرد، درس های ارزشمندی زیادی وجود دارد که به هیچ وجه نرم و یا حتی لزوما @ احساس خوب نیست. @ Theyre خوب، ابزار مسئولیت فقط رفتار عاقلانه و می تواند جالب خوانده شود برای اولین بار این است: تشویق های شما قبل از احساسات شما، و تشخیص شما خواهد شد - و اغلب از نه - تحریف شده است. در پشت هر گونه تاری و اضطراب و یا احساس افسردگی و یا وزن خرد کردن، وجود دارد واقعا سطح آن را فراتر از وجود دارد، و آن را در مورد قرار دادن افکار خود را تحت روش علمی و تحقیق است. آن را ساده و به همان اندازه دشوار است. این یک عنصر شجاعت، انگیزه زیادی است و نوشتن و تمریناتی که لازم است - به من اعتقاد داشته باشند - کار زیادی انجام می دهند. اما بخشی از احساس خوب، به نظر می رسد، در غرق کردن خدا نیست و یا قرار دادن هر مفاهیم در یک پایه در اینجا. یک جعبه ابزار است که تجزیه و تحلیل منطقی آن ها را درک می کند، آنها چگونه تحریف می شوند و آن را منطقی سوق می دهند. این چیزی است که توانایی در اختیار داشتن قدرت و قدرت را دارد تا این اندیشه ها را بازتولید کند و هرگز به مانند یک توهمات یا حتی ناسازگاری احساس نمی شود. این معمولا خوب است که از طریق ارزیابی و به دست آوردن سخت حاصل می شود. آنها همان اصول استحکام و پیروی منطقی است که من داشتم - و به عنوان یک فرد افسرده - فقط می توانم این روش ارزیابی را به افکار خودم در روش های جدید و سودمند افزایش دهم. آن را ساده به عنوان متوجه است که @ انتخاب @ فراتر از تمام خوشه افکار و احساسات است که می تواند فوق العاده فلج. برای صادق بودن، من بسیار آشنا با جنبش خود کمک نیست، من با خجالت و تقلید naysayer Hullabaloo در اطراف آن . من مطمئن هستم که بسیاری از آن، چه مبتنی بر مذهب و یا مبتنی بر توهین و یا دکتر فیل مشاوران balderdash، فقط مسخره و غیر مسئولانه است. احساس خوبی به درد می خورد تا نمونه هایی از این که روانپزشکان، روان پزشکان، پزشکان و هر کس در میان آنها اشتباه می کنند و معمولا با اجرای روش های احمقانه ای مانندkeep می گوید این @ یا آن @ بی تعادل شیمیایی. @ در افسردگی من احساس نوعی تسلیم تسلیم به اعتماد به نفس من در افکار و احساسات من بود، اطمینان مطلق که من می توانستم چنین ادعایی داشته باشم و چنین چیزی بد و یا چنین بود و چنین چیزی نمی تواند کار کند و سپس به روشنی توضیح می دهد که چرا. این اطمینان به توضیح منطقی به سمت بیرون نشان داده شده بود و مطمئن تر از آن بود که مایلم اعتراف کنم. تمام انتقادات و تحسین و تحسین برانگیز خارجی و تأثیر آن بر من مانع از این شد که این مهارت را به چیزی که در کنترل من بیشتر از دنیای بیرون است، برسانم. مثلا، به عنوان مثال، چگونه فکر می کنم. این رزولوشن ساده، درخشان و متا در بهترین حالت است. به تازگی به نظر می رسد رفتار رفتاری نشان دهنده توانایی دوباره مغز است - امیدوارم که من به برخی از تحقیقات علمی عصبی علمی انتقاد نکنم - و این اعتبار بسیار مورد نیاز را به دست می دهد، بسیاری از جنبه های خودآموز دپاک چوپرا به شدت نیاز دارد، و هرگز دریافت نخواهد شد. بنابراین، احساس خوب پیامی فوق العاده مهمی دارد و من امیدوارم که آن را باقی بگذارد، زیرا تا کنون کار آن بسیار خوب است. من نمی توانم توصیف کنم که چگونه @، این خیلی ساده و درخشان است ... من آرزو می کنم که فکر کنم این @ روش او است. معلوم می شود که شما نمی توانید لزوما به ذهن خود اعتماد کنید می تواند به چیزی قدرتمند سازی و آزاد شدن تبدیل شود. همچنین معلوم می شود که تفکر علمی دقیق یا تجزیه و تحلیل بحرانی درونی و نظری، علامت، لزوما، از بدبختی و ناراحتی را تحمل نمی کند. تنها چیزی که من را متوقف می کند این است که احساس کردن خوب است که شخصا شگفت زده شده است - که، ایده هایش قطعا، فقط توصیف مصنوعی و سناریو های @ play-play @ ناخوشایند غیر واقعی بین دکتر برنز و مشتری اوست. حتی اگر آنها به صورت کلمه ای باشند، آنها به طور قانع کننده ای نمی توانند از آن استفاده کنند. من نیاز به نمونه ها را درک می کنم اما زمانی که آنها را به عنوان کریسمس می بینند، به اندازه یک پانچ بسته نمی شوند ...
مشاهده لینک اصلی
درمانگر این کتاب را به من توصیه کرد. اساسا در مورد چگونگی انتخاب حالات شما بر اساس نحوه انتخاب پاسخ به شرایط و رویدادهای مختلف است. این واقعا به من کمک کرد تا بیشتر در خلق و خوی بهتر بازی کنم و درباره چیزها بیشتر مثبت باشم. شما باید این کتاب را با ذهن باز مطالعه کنید هیچ دلیلی وجود ندارد که از ابتدا شک و تردید داشته باشید. اما قطعا می تواند به شما در تبدیل شدن به یک فرد شادتر کمک کند.
مشاهده لینک اصلی
من در طول چندین سال در درمان شناختی رفتاری علاقه مند بوده ام، و در درجه اول به این دلیل است که طعم روانشناختی این دهه یا چند دهه است. از سوی دیگر، آن دیدگاه هایی را ارائه می دهد که اغلب به احساسات من بسیار بیگانه هستند .... اغلب وقتی کتاب هایی درباره CBT می خوانم فقط می خواهم فریاد بزنمNo، no، no !!! @ @ Rubbish @ andYouve got شوخي كردن! اين كتاب بيش از هر كس ديگري خواند كه توضيح ميدهد كه چرا CBT منطقي است، چرا براي ما خوب است، چطور كار ميكند و چطور ميتواند به مشكلات خاصي برسد. نوشته شده توسط یکی از رهبران در این زمینه و کسی است که با افرادی که مشکلات جدی روحی روانی دارند کار می کند. او یک کلینیک در پنسیلوانیا با دکتر آرون بک - یکی دیگر از رهبران در زمینه CBT است. در این کتاب او تمام جنبه های CBT را در جزئیات کافی، از زوایا به اندازه کافی متنوع و با نمونه های کافی در مورد همه ی جنبه های CBT توضیح می دهد، که شما واقعا شروع به درک درستی از آنچه که در مورد درمان است و نحوه استفاده از آن استفاده می شود. طول عمر با افسردگی، اما می تواند به همان اندازه مفید باشد برای افرادی که افسرده اند - فقط کمی از زندگی خود ناراضی است. انجام کتاب - پر از کارنامه ها و تمرینات برای خواننده استفاده کنید. من فقط آن را انتخاب کردم و مخلوط کردم، نه اینکه تلاش کنم و از طریق تمام تمرینات کار کنم. در حقیقت اگر من سعی کردم تمام تمرینات را انجام دهم، می توانستم کتاب را بخوانم - فقط تعداد زیادی از آنها برای مقابله با هر یک از آنها وجود دارد. در عوض من در انتهای کتاب یادداشت ها را با اشاره به هر تمرین و برگه ... و شماره صفحه یادداشت کردم. به این ترتیب می توانم در آینده به آینده بازگردم و از آنها به عنوان زمانی که به آنها نیاز دارم استفاده کنم. بلوک های ساختمان کل کتاب (و CBT به طور کلی) در یک جدول در مورد تحریف های شناختی (مشاهده اسپویلر) شرح داده شده است. [DAVID BURNS LIST OF DISTORTED تفکر ... 1. تفکر ALL-OR-Nothing: چیزهایی را در دسته های سیاه و سفید ببینید. اگر عملکرد شما کوتاهتر از کامل باشد، خود را به عنوان یک شکست کامل ببینید. بیش از همه چیز: شما یک رویداد منفی را به عنوان یک الگوی شکست ناپذیر شکست شکست می خورید. 3. FILTER MENTAL: شما یک جزء منفی را انتخاب می کنید و به طور انحصاری در آن زندگی می کنید، به طوری که بینایی شما از تمام واقعیت ها تیره تر می شود، مانند قطره جوهر که کل کل آب را از بین می برد. 4. DISCALIFYING POSITIVE: تجربیات مثبت را رد می کنید و اصرار می ورزید که آنها به هیچ دلیلی نمیتوانند @ را حساب کنند. به این ترتیب شما می توانید یک باور منفی داشته باشید که با تجربیات روزمره تان تضاد دارد. پرش به نتیجه: شما یک تفسیر منفی را حتی اگر حقایق قطعی وجود نداشته باشید که متقاعد کننده از نتیجه گیری شما پشتیبانی می کنند. ذهن خواندن: شما به طور خودسرانه نتیجه می گیرید که کسی به شما واکنش نشان می دهد و شما این کار را انجام نمی دهید. b. خطای فورچون تلر: شما پیش بینی می کنید که همه چیز به بدی تبدیل می شود و شما احساس می کنید که پیش بینی شما یک واقعیت است که قبلا ثابت شده است. غلبه بر (کاتاستروفیز کردن) یا حداقل: شما اهمیت چیزها را افزایش دهید (مثلا از دست دادن یا دستکاری شخصی) و یا به طور نامناسب، چیزهایی را کوچک کنید تا کوچک شوند (خواص مطلوب خود و یا نقص دیگر همکاران). این نیز یک ترفندbinocular است @ 7. دلایل احساسی: شما فرض می کنید که احساسات منفی شما لزوما منعکس کننده چیزهایی است که واقعا وجود دارد: @ من احساس می کنم، بنابراین باید درست باشد. @ 8. گزارش های باید: شما سعی می کنید خودتان را با انگیزه ها و انگیزه های خود تشویق کنید، به طوری که قبل از اینکه انتظار داشته باشید که هر کاری را انجام دهید، مجبورید شلاق بزنید و مجازات کنید. @ Musts @ و @ oughts @ نیز مجرم هستند. نتیجه عاطفی گناه است وقتی شما اظهارات خود را به سوی دیگران هدایت می کنید، احساس خشم، سرخوردگی و ناراحتی می کنید. 9. علامت گذاری و علامت گذاری: این یک شکل افراطی بیش از حد تعمیم است. به جای توصیف خطای شما، برچسب خود را به شما نشان می دهم: @ یک بازنده @ وقتی که کسی رفتار شما را اشتباه مرتب می کند، یک برچسب منفی را به او می بندید: @ این یک اشتباه دروغین است. @ Mislabeling شامل یک رویداد را توصیف می کند زبان بسیار رنگی و احساسی بارگذاری شده است. 10. شخصی سازی: شما خود را به عنوان علت برخی از رویدادهای خارجی منفی مشاهده می کنید که در واقع شما در ابتدا مسئولیت آن را نداشتید. (پنهان کردن اسپویلر)] یکی از فصل های مورد علاقه شخصی من یکی بود در خشم - و این برای من تعجب بزرگ بود. مویی؟ مطمئنا من با خشم هیچ مشکلی ندارم ... من نیز از آن جایی که برنز تجربیات خود را در مورد استفاده از CBT در تحریفات شناختی خود توضیح می دهد خیلی زیاد است. در این فصل او خود را نشان می دهد که بسیار یک انسان معمولی است - با همان کاستی هایی که همه ما داریم. همچنین در وسط کتاب یک آزمون مقیاس ناکارآمد خطرناک است. (خب، برای من حیرت زده، هر چند من مطمئن هستم که شما همه از آن بیرون می آید با دکمه راهنمای دختر خود را زدن، O)) و این یک فصل بسیار مفید با توجه به مسائل مطرح شده توسط نتایج این آزمون دنبال می شود. کتاب نه تا زمانی که به نظر می رسد فصل نهایی کتاب (صفحات 427-681) همه چیز درباره مواد مخدر است ... که جداگانه بود ...
مشاهده لینک اصلی





